جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mohayyā
prepared  |

مهیا

معنی: مهیا. [ م ُ هََ ی ْ یا ] (ع ص ) آماده شده . ساخته شده . کار راست و نیکو کرده شده . شکرده شده . مهیاء [ م ُ هََ ی ی َ ءْ ] . آماده . حاضر و آماده . راست . ساخته . مستعد. برساخته . سیجیده . آراسته . مُعَدّ. حاضر. شکرده . (مجمل اللغة). آسغده : اجابت کرد و مهیا شد امیرالمؤمنین از برای ایستادگی در آن کاری که به او حواله نمود خدا. (تاریخ بیهقی ص 311).
ویران دگر ز بهر چه خواهد کرد
باز این بزرگ صنع مهیا را.
ناصرخسرو.
وانگه کزین مزاج مهیا جدا شوند
چیزند یا نه چیز عرض وار بگذرند.
ناصرخسرو.
ملک جوان است و شهریار جوان است
کار مهیا و امر و نهی روان است .
مسعودسعد (دیوان ص 45).
مسعود جهانگیر جهاندار که ایزد
داده ست بدو ملک مهیا و مهنا.
مسعودسعد.
هرچیز که خواهی همه از دهر میسر
هر کام که جوئی همه از بخت مهیا.
مسعودسعد.
بدو باید پیوست ... آنگاه ... انابت مفید نباشد نه راه بازگشتن مهیا و نه عذر تقصیرات خواستن مسموع . (کلیله و دمنه ).
نه شاخ از بر بیخ باشد مرتب
نه بار از بر برگ باشد مهیا.
خاقانی .
بر دل موئین و جان مؤمنش
مهرچهردین مهیا دیده ام .
خاقانی .
گوسفند فلک و گاو زمین را به منی
حاضر آرند و دو قربان مهیا بینند.
خاقانی .
کس نیست در ده ارچه علفخانه ای بجاست
کس بر علف چه نزل مهیا برافکند.
خاقانی .
قومی به سمرقند مقام ساخته و ساز وعدت تمام ساخته مستعد و مهیااند. (سلجوقنامه ٔ ظهیری ص 11). مهیا فرماید از برای وی در این عزا راجحه ٔ صبر جمیل را چنانکه در غزا فاتحه ٔ نصر جلیل را. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
به دل بترک وفا گفت و ترک گریه به چشم
ببین که کرد مهیا دگر چه کار بمن .
درویش واله هروی .
- مهیا داشتن ؛ آماده و حاضر داشتن :
وان چنگ گردون وش سرش ده ماه نو خدمتگرش
ساعات روز و شب درش مطرب مهیا داشته .
خاقانی .
ملک را خنده گرفت ... پس بفرمود تا آنچه مأمول اوست مهیا دارند و بدلخوشی برود. (گلستان ). تا برقرار ماضی مهیا دارند. (گلستان ).
- مهیا شدن ؛ آماده شدن . بساختن . مستعد شدن .حاضریراق شدن . کمر بستن . آستین برچیدن . آستین برزدن . ساخته بودن ، تقطیر، مهیا شدن برای کارزار. تکور. تشمر. مهیا شدن برای کار :
داد خرد بده که جهان ایدون
از بهر عقل و عدل مهیا شد.
ناصرخسرو.
آنجاش نخواندند تا به دانش
آن شهره مکان را نشد مهیا.
ناصرخسرو.
بیا تا بقا را مهیا شویم
که آنجای بس ناخوش و بینواست .
ناصرخسرو.
- مهیا کردن ؛ آماده کردن . تیار کردن . اعداد. ساختن . برساختن :
مهیا کرد پنج ارکان ملت را به چار ارکان
که هریک جدولی بوده ست کز دریای او آمد.
خاقانی .
مهیا کند روزی مار و مور.
سعدی (بوستان ).
- مهیا گردیدن ؛ دم آماده گشتن و دست دادن فرصت :
بیدلی را که دمی با تو مهیا گردد
قیمت هر دو جهان نیمه ٔ آن یک دم نیست .
خاقانی .
... ادامه
736 | 0
مترادف: آماده، تهيه، حاضر، سازمند، فراهم، مستعد، معد، بسيجيده
متضاد: نامهيا
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [عربی: مهیٲ]
مختصات: (مُ هَ یّ) [ ع . ] (اِمف .)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: mohayyA
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 56
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
prepared | ready , at hand
ترکی
tedarikli
فرانسوی
préparé
آلمانی
vorbereitet
اسپانیایی
preparado
ایتالیایی
preparato
عربی
مستعد | معد , مهيأ , مجهز , متحفز , مُعد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مهیا" در زبان فارسی به معنای آماده و فراهم است و در نوشتار و گفتار کاربردهای مختلفی دارد. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نگارش صحیح: کلمه "مهیا" به همین شکل نوشته می‌شود و نیازی به تغییر یا شکل‌های دیگر ندارد.

  2. ترکیب‌ها: این کلمه معمولاً به عنوان صفت به کار می‌رود و می‌تواند با نام‌ها و افعال ترکیب شود. مثلاً:

    • "شرایط مهیا"
    • "زمان مهیا"
    • "فرد مهیا"
  3. تطابق با جنس و عدد: به عنوان یک صفت، "مهیا" معمولاً با اسم‌هایی که توصیف می‌کند، از نظر جنس و عدد تطابق دارد. مثلاً:

    • "محیط مهیا" (مفرد و مذکر)
    • "محیط‌های مهیا" (جمع و مذکر)
    • "شرایط مهیا" (جمع و مؤنث)
  4. کاربرد در جملات: استفاده از "مهیا" در جملات به این شکل است که می‌تواند به توصیف وضعیتی اشاره کند که در آن چیزها آماده و فراهم هستند. مثلاً:

    • "همه‌ی وسایل مهیا بودند."
    • "شرایط برای برگزاری جشن مهیا است."
  5. نکات منشی: در نوشتار رسمی، بهتر است دقت شود که از این کلمه در جایگاه مناسب خود استفاده شود و جمله‌ها از نظر ساختار و گرامر درست باشند.

به طور کلی، "مهیا" کلمه‌ای است که در زبان فارسی بسیار کاربردی و مفید است و یادگیری درست استفاده از آن به نگارش و گفتار شما کمک خواهد کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. برای سفر به شمال، همه وسایل لازم را مهیا کردیم تا هیچ کمبودی نداشته باشیم.
  2. قبل از شروع جلسه، مدیر تمام مستندات و گزارش‌ها را مهیا نمود تا همه اعضای تیم از روند کار باخبر شوند.
  3. با تلاش‌های شبانه‌روزی، شرایط برای برگزاری کنسرت مهیا شد و همه چیز به خوبی پیش رفت.

واژگان مرتبط: اماده، موجود، حی و حاضر

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری