جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: مودار. (نف مرکب ) مودارنده . که دارای موی باشد. که موی دارد. (یادداشت مؤلف ). || چیزی که موی زاید داشته باشد و بدان سبب معیوب گردد. دیده ٔ مودار. (آنندراج ) : به رنگ دیده ٔ مودار احوالش بود درهم رقیب امروزمعلوم است ما را در نظر دارد. شفیع اثر (از آنندراج ). || ترک دارو شکافدار، در چینی و بلور و امثال آن . چینی و بلورو شیشه ٔ ترکیده . (یادداشت مؤلف ). آنچه دارای خط و ترک باشد (از شیشه و ظروف و امثال آنها) (یادداشت مؤلف ). - درّ مودار ؛ درّ ترک دار. قسمی سنگ سپید است که در درون آن چیزی چون موی دیده شود و خدام حرمهای مقدسه آن را چون چیزی مبارک و مقدس به مؤمنین ساده دل دهند و گویند که این مویهای پیامبر یا امام است . (یادداشت مؤلف ). || (اِ مرکب ) استبرق . رجوع به استبرق شود. hairy, haired, whiskered, shaggy, villous, pilose, hirsute, hispid, hair أشعر، كثير الشعر، مكسو بالشعر، زغبي، رهيب، زغب، شعري، فظ، وعر، شعر پرمو، مویی، مویین، پرزدار، مویینه، کرک شده، پشمالو، درهم، ژولیده، زبر، کرکی، مخملی، پوشیده از موی ریز یا کرک، خار دار، سیخک دار
أشعر|كثير الشعر , مكسو بالشعر , زغبي , رهيب , زغب , شعري , فظ , وعر , شعر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "مودار" در زبان فارسی به معنای "مورد" یا "موضوع" به کار میرود. در اینجا به برخی از قواعد و جنبههای نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنیم:
نحو و ساختار جملات: "مودار" میتواند به عنوان اسم در جملات فارسی به کار برود و معمولاً نزدیک به فعل یا صفت قرار میگیرد. به عنوان مثال: "این موضوع برای من جالب است."
تلفظ: تلفظ صحیح این کلمه /moodar/ است و باید به دقت رعایت شود.
املاء: املای صحیح این کلمه "مودار" است و در نوشتار باید به آن توجه شود.
نقطهگذاری: در جملات، اگر کلمه "مودار" در وسط یا پایان جمله بیاید، از قواعد نقطهگذاری مانند کاما یا نقطه استفاده کنید. به عنوان مثال: "در مورد این مودار، باید بیشتر تحقیق کنیم."
استفاده در متون رسمی و غیررسمی: در متون رسمی، باید از کلمه "مودار" به شیوهای مناسب و محترمانه استفاده شود. در متون غیررسمی، میتوان از زبان محاورهایتر استفاده کرد.
در نهایت، برای استفاده درست از کلمه "مودار" بهتر است با زمینه و محتوای متنی که در حال نگارش آن هستید، آشنا شوید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
مودار در ادبیات فارسی به معنای درشت و بزرگ بکار میرود و به توصیف شخصیتهای قوی و مقتدر اشاره دارد.
در داستان، شخصیت مودار با خصوصیات برجستهاش همه را تحت تأثیر قرار داد و نشان داد که نیروی اراده میتواند هر مانعی را از پیش رو بردارد.
او همیشه با رفتار مودار و سرشار از اعتماد به نفس خود، دیگران را تشویق میکرد که به تواناییهایشان ایمان داشته باشند.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: پرمو، مویی، مویین، پرزدار، مویینه، کرک شده، پشمالو، درهم، ژولیده، زبر، کرکی، مخملی، پوشیده از موی ریز یا کرک، خار دار، سیخک دار
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر