جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mur
ant  |

مور

معنی: مور. [ م َ ](ع مص ) موج زدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تموج . (ناظم الاطباء). || جنبیدن . (آنندراج ). ناویدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). قوله تعالی ، یوم تمور السماء مورا ، ضحاک گفت یعنی تموج موجاً. ابوعبیده گفت و اخفش نیز یعنی تکفاء. آمدن و رفتن . (ناظم الاطباء). || تردد کردن در عرض . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). تردد نمودن شتر در عرض . (ناظم الاطباء). || به نجد درآمدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || روان شدن آب بر روی زمین . (ناظم الاطباء). || روان شدن خون بر زمین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). روان گردیدن خون . (ناظم الاطباء). رفتن خون . (تاج المصادر بیهقی ). || گشتن . (منتهی الارب ). بگردیدن . (ترجمان القرآن جرجانی ص 96). گردیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). || مضطرب گشتن . || پراکنده گشتن چیزی . (ناظم الاطباء). پراکنده شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || موی برکندن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). || زدن پشم . (ناظم الاطباء). || بلند شدن خاک . || پراکنده گردیدن غبار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || تر کردن دوا با آب . (ناظم الاطباء).
... ادامه
353 | 0
مترادف: مورچه نمل، نمله
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [پهلوی: mur] ‹مورک، میروک› (زیست‌شناسی)
مختصات: (اِ.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: mur
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 246
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
ant | moore
ترکی
moore
فرانسوی
moore
آلمانی
moore
اسپانیایی
moore
ایتالیایی
moore
عربی
نملة | نمل , نملي , النملة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مور" در زبان فارسی به چندین معنا و کاربرد مختلف اشاره دارد. در اینجا به بررسی قواعد نگارشی و دستوری مربوط به آن می‌پردازیم:

  1. معنا:

    • "مور" به معنای موجودی کوچک و حشره‌ای از رده سخت‌بالگان است که زندگی اجتماعی دارد، مانند مورچه.
    • همچنین ممکن است در بعضی موارد به عنوان اصطلاح یا در ترکیب‌هایی خاص به کار رود.
  2. نوشتار:

    • کلمه "مور" همیشه به همین شکل نوشته می‌شود و در هیچ شرایطی تغییر نمی‌کند. در زبان فارسی، این کلمه به‌عنوان اسم خاص نیست، بنابراین نیازی به حروف بزرگ یا کوچک ندارد.
  3. تطابق با فعل:

    • زمانیکه از "مور" در جملات استفاده می‌کنید، باید توجه داشته باشید که فعل باید با این اسم تطابق داشته باشد. به عنوان مثال:
      • مور در باغ است. (فعل "است" با اسم "مور" مطابقت دارد.)
      • موری به دنبال غذا می‌گردد. (در این جمله، "موری" به عنوان اسم فاعل و "می‌گردد" فعل است.)
  4. ترکیبات و جملات:

    • "مور" می‌تواند در ترکیب با سایر کلمات قرار گیرد:
      • مانند "مور و موریانه" یا "لانه مور".
    • در جملات توصیفی هم می‌توانید از صفات برای توصیف "مور" استفاده کنید:
      • مور کوچک و زحمتکش است.
  5. نکات نگارشی:
    • به یاد داشته باشید که در نوشتار فارسی، کلمات باید با فاصله مناسب از یکدیگر نوشته شوند و از نوشتن دو کلمه به هم چسبیده خودداری کنید.
    • همچنین، رعایت قواعد نشانه‌گذاری (مانند نقطه، کاما و غیره) در جملات حاوی "مور" نیز مهم است.

با توجه به این نکات، می‌توانید درست و با دقت از کلمه "مور" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. مورها همیشه در دسته‌های بزرگ و سازمان‌یافته به جستجوی غذا می‌روند.
  2. در تابستان، مورها به سرعت در باغچه ما ظاهر شدند و شروع به جمع‌آوری غذا کردند.
  3. من این هفته یک مستند جذاب درباره زندگی مورها تماشا کردم که به رفتار اجتماعی آنها می‌پرداخت.

واژگان مرتبط: مورچه

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری