جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: مورد. [ م َ رِ ] (ع اِ) راه و طریقه و محل ورود. (ناظم الاطباء). راه . (انجمن آرا). (آنندراج ) (منتهی الارب ). || ره آب . (دهار). راه آب . ج ، موارد. (مهذب الاسماء). آبخور. (منتهی الارب ) (آنندراج ). آبخورد. ج ، موارد. (ناظم الاطباء). جای آب خوردن مردم و بهایم در صحرا. آبخورد. (غیاث ). آبشخور. مشرب . مشرع . ورد. منهل . شریعة. (یادداشت مؤلف ). || (مص ) گاهی مصدر میمی به معنی ورود است . (از غیاث ) : چون امام ابوالطیب به دیار ترک رسید به مورد او اهترازو ارتیاح نمودند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 277). || (اِ) جای آمدن و محل ورود و محل فرود آمدن . (ناظم الاطباء). محل فرود آمدن . (غیاث ) (آنندراج ). || به معنی زمان یا مکان ورود که بعضیها به ضم میم می خوانند به فتح میم است مانند موعد. (نشریه ٔدانشکده ٔ ادبیات تبریز). || درآمد و مدخل و راه و طریق و جای و محل و مقام . (ناظم الاطباء). - بی مورد ؛ بیجا. بیهوده . بی جهت . بی سبب . نابجا. (از یادداشت مؤلف ). - در موردِ ؛ درباره ٔ. در خصوص ِ. در موضوع : درمورد فلان کار با فلانی تماس گرفتم . (از یادداشت مؤلف ). 1- مناسبت، موقع، موقعيت، وضع
2- مرحله، وهله
3- زمينه، باب
4- موضوع، مطلب
5- محل ورود، مدخل مخرج، محل خروج case, instance, occasion, proper place, proper time, reason, salvo, exposed to, enjoying, item حالة، قضية، حقيبة، دعوى، حجة، صندوق، حادثة، مسألة، الواقع، الصندوق، خزانة، مثل، وضع حالة، إطار، إصابة مرضية، درس، علبة خشبية، الحقيقة الواضحة، حالة تستحق الدرس، صندوق الأحرف، وضع في صندوق، غطى بغطاء، راقب، مجموعة öğe article artikel artículo articolo پرونده، حالت، محفظه، قضیه، قاب، نمونه، مثال، لحظه، مثل، شاهد، فرصت، سبب، فرصت مناسب، دلیل، عقل، علت، خرد، بهانه، عذر، توپ سلام، اظهار احساسات شدید، عنوان
... ادامه
446|0
مترادف:1- مناسبت، موقع، موقعيت، وضع
2- مرحله، وهله
3- زمينه، باب
4- موضوع، مطلب
5- محل ورود، مدخل
case|instance , occasion , proper place , proper time , reason , salvo , exposed to , enjoying , item
ترکی
öğe
فرانسوی
article
آلمانی
artikel
اسپانیایی
artículo
ایتالیایی
articolo
عربی
حالة|قضية , حقيبة , دعوى , حجة , صندوق , حادثة , مسألة , الواقع , الصندوق , خزانة , مثل , وضع حالة , إطار , إصابة مرضية , درس , علبة خشبية , الحقيقة الواضحة , حالة تستحق الدرس , صندوق الأحرف , وضع في صندوق , غطى بغطاء , راقب , مجموعة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "مورد" در زبان فارسی به عنوان یک اسم و همچنین به عنوان یک حرف اضافه یا قید به کار میرود. در زیر به برخی از قواعد مربوط به این کلمه اشاره میشود:
استفاده به عنوان اسم:
"مورد" به معنای "موضوع" یا "مسأله" است. به عنوان مثال:
"این موضوع مورد بحث قرار گرفت."
استفاده به عنوان حرف اضافه:
"مورد" میتواند به صورت "در مورد" به کار برود. به عنوان مثال:
"در مورد این کتاب، نظرات متنوعی وجود دارد."
قواعد نگارشی:
معمولاً "مورد" وقتی به عنوان اسم به کار میرود، به صورت مفرد و مؤنث است و میتوان از صفت برای توصیف آن استفاده کرد:
"مورد مناسب" یا "مورد خاص".
این کلمه در جملات رسمی و علمی بسیار رایج است و به نوعی نشاندهنده دقت و موضوعیت میباشد.
نکات مورد توجه:
هنگامی که "مورد" به کار میرود، ممکن است نیاز به توضیحات بیشتر باشد تا مفهوم دقیق آن روشن شود.
بهتر است به جای استفادههای عمومی و کلی از "مورد"، اگر ممکن است از واژههای دقیقتری استفاده شود تا ارتباط مفهوم بهتر برقرار شود.
این نکات به شما کمک میکند تا از کلمه "مورد" به درستی و به طور مؤثر در نوشتههای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
این کتاب مورد علاقهی من است و همیشه آن را مطالعه میکنم.
در این جلسه به بررسی چند مورد از مشکلات مالی شرکت خواهیم پرداخت.
او مورد تایید هیئت مدیره قرار گرفت و به عنوان مدیر جدید منصوب شد.