جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

musā
moses  |

موسی

معنی: موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن عمران ، پیغمبر معروف بنی اسرائیل علیه السلام به این معنی لفظ موسی مرکب است از «مو» و «سا» که به زبان سریانی اولی به معنی تابوت ، و دومی به معنی آب است چون ایشان را فرعون از دریای نیل در تابوت یافته لهذا به این اسم مسمی شدند. و نیز نوشته اند که «مو» به زبان قبطی به معنی آب و «شا» به معنی شجر است چون ایشان را در آب قرب اشجار یافته بودند لهذا موشا نام کردند بعد معرب کرده شین را به سین بدل ساختند و به قاعده ٔ ناقص یایی به یاء نوشتند و به الف خواندند. (از غیاث ) (از آنندراج ). در قاموس محتملاً کتاب مقدس آمده است که از کلمه ٔ قبطی مو = آب + وشه = نجات یافته . ولی این وجه تسمیه هم موجه بنظر میرسد که با ریشه ٔ مصری مس یا مسو = پسر مربوط باشد و محتملاً در اصل با نام یکی از خدایان مصری چون رامسو و یا توتمس مربوط بوده که بعداً تحت نفوذ معنی یکتاپرستی اسرائیلی قرار گرفته . در قاموس کتاب مقدس ترجمه ٔ هاکس آمده است که : در زبان عبری به معنی (از آب کشیده شده ) است و او پیشوای قوم اسرائیل است و مدت زندگانی وی را به سه قسمت تقسیم کرده اند که هر یک دارای چهل سال می باشد: دوره ٔ اول - زمانی که دختر فرعون او را از آب کشید و درمنزل فرعون همه ٔ دانشمندانی که بر فنون و قواعد مصریان مهارت داشتند برای تربیت او گمارده شدند. دوره ٔ دوم - از چهل سالگی آن جناب است که نهایت ترقی را کردو در میان مردم و کهنه به پسر دختر فرعون مشهور بودو اگر در آن رتبه بود بلاشک به اعلی درجه ٔ کمال و ترقی دنیوی می رسید. لیکن خدای تعالی بهره ای اعظم و نصیبی عالیتر از برای او که پیشوایی قوم و شارع و مؤسس نظام دینی باشد، مقرر داشت . دوره ٔ سوم - زمان نبوت آن حضرت که با هارون برادر خود برای راهنمایی مردم کمر بست . موسی چون پیغمبری که به دیدار شبه و لقأاﷲ نایل گردید، مدت چهل روز از ظهور ابر و غمامه ٔ مظلمه بر کوه سینا با خداوند بود و تمام اهل کتاب وی را به لقب کلیم اﷲ مفتخر ساخته و می سازند و پیش از وفات همه ٔ قواعد و قوانین شریعت را از برای بنی اسرائیل مجدداً بیان فرمود. (از قاموس کتاب مقدس ). وی داماد شعیب ، شوی صفورا، برادر هارون است و هم او یهودان را از مصر به ارض موعود برد و لقب او کلیم اﷲ است به سبب راز و نیاز و تکلم که با خدا به مدت چهل شبانه روز در کوه طور سینا کرد. معنی نام او خلاص شده و نجات یافته از آب است . و وجه تسمیه ٔ آن حضرت از این روست که چون فرعون فرمان داده بود همه ٔ نوزادهای پسر را در خانواده های بنی اسرائیل بکشند، پدر و مادر این نوزاد از ترس کشتن فرعون او را در جعبه یا زنبیلی قیراندود قرار دادند و در رود نیل انداختند و به روایت اسلامی ، آسیه زن فرعون و به روایت یهود و قاموس کتاب مقدس دخترفرعون که برای گردش به کنار نیل آمده بود وی را دیدو بر حالش رحمت آورد و از آب بگرفت و به فرزندی خویش برگزید و به تربیتش پرداخت و بزرگش کرد تا از سوی خدا به نبوت مبعوث گردید و فرعون و قومش را به پرستش خدای یگانه دعوت کرد و پس از مبارزات و تحمل رنجها و شکنجه ها و نمودن اعجاز، سرانجام به فضل الهی و به نیروی ایمان و حق ، بر فرعون و فرعونیان چیره گشت . چون وی در برابر سحر و جادوی کهنه ٔ فرعون که به کمک سیماب ، رشته هایی به صورت مار و اژدها درآورده بودند که حرکت می کردند، به امر حق عصای خود را انداخت و عصا به صورت اژدهایی بزرگ درآمد و همه ٔ آثار جادوان فرعون را بلعید. و نیز گویند چون وقتی دستش را در زیر بغل برده بیرون می آورد نوری ظاهر می گشت که جهان را روشن می ساخت و همینکه به بغل می برد زایل می شد. از این روعصای موسی و ید بیضای موسی در زبان و ادب فارسی و در روایات اسلامی سخت مشهور است . گویند وی یک صد و بیست سال عمر کرده است . (از یادداشت مؤلف ) :
یکی چون دیده ٔ یعقوب و دیگر چون رخ یوسف
سدیگر چون دل فرعون ، چهارم چون کف موسی .
منوچهری .
به هارون ما داد موسی مر آن را
نبوده ست دستی بدان سامری را.
ناصرخسرو.
چو هارون موسی علی بود در دین
هم انباز و هم همنشین محمد
به محشر ببوسند هارون و موسی
ردای علی و آستین محمد.
ناصرخسرو.
خون در رگ کان ز بحر دستش
چون بحر شد از عصای موسی .
سیف اسفرنگ .
چشم موسی تار شد بر طور غیرت ز انتظار
از لب داود صوتی به ز موسیقار کو.
سنائی .
مر این حوض را نیل خوانده ست گردون
که موسی و خضر اندر او شد شناور.
خاقانی .
شه سکندر قدر و اندر موکبش
خضر و موسی هم عنان بینم همی .
خاقانی .
مرا عز و ذلی است در راه همت
که پروای موسی و بلعم ندارم .
خاقانی .
در خدای موسی و موسی گریز
آب ایمان را ز فرعونی مریز.
مولوی .
اگر عکس رخ و بوی سر زلفت نبودندی
که بنمودی شب دیجور نور از طور موسی را.
سلمان ساوجی .
با تو آن عهد که در وادی ایمن بستیم
همچو موسی ارنی گوی به میقات بریم .
حافظ.
- آتش موسی ؛ آتشی که در وادی ایمن بر درخت علیق بر آن حضرت ظاهر گردید :
می که دهی صاف ده چو آتش موسی
زو دم خاقانی آب خضر بزاده .
خاقانی .
ز آتش موسی برآرم آب خضر
ز آدمی این سحر و معجز کس ندید.
خاقانی .
همچو موسی دیده ای آتش ز دور
لاجرم موسیجه ای در کوه طور.
عطار.
یعنی بیا که آتش موسی نمود گل
تا از درخت نکته ٔ توحید بشنوی .
حافظ.
- موسی بنان ؛ که انگشتی همچون حضرت موسی دارد. که دارای دستی چون حضرت موسی است نورافشان :
مهر و مه گویی به باغ از طور نور آورده اند
بر سر شروانشه موسی بنان افشانده اند.
خاقانی .
- موسی نگاه ؛ که نگاهی چون موسای کلیم اﷲ دارد. که قادر است رؤیت نور حق کند :
این شمع رخ از عالم نوراست ببینید
موسی نگهان آتش طور است ببینید.
(از آنندراج ).
... ادامه
2116 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی، جمع: مواسی] [قدیمی]
مختصات: (سا) [ ع . ] (اِ.)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 116
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
moses
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "موسی" نامی معروف و تاریخی است که به شخصیت‌های مهمی در تاریخ و دین‌ها اشاره دارد. در زبان فارسی، قواعد نگارشی و تلفظی مرتبط با این نام به شرح زیر است:

  1. رأس‌خط و حروف بزرگ:

    • "موسی" نام خاص است و در آغاز جمله یا در متن‌های رسمی معمولاً با حرف بزرگ نوشته می‌شود: "موسی".
  2. نوشتن همراه با نقطه‌گذاری:

    • اگر در جمله‌ای استفاده می‌شود، مانند: "موسی پیامبر بزرگ است."، معمولاً پس از جمله نقطه گذاشته می‌شود.
  3. قواعد جمع:

    • چون "موسی" یک اسم خاص است، جمع بستن آن معمول نیست. برای اشاره به شخصیت‌های مختلف که نام "موسی" دارند، می‌توان گفت "موسی‌ها".
  4. تلفظ:

    • تلفظ صحیح "موسی" به صورت "مو-سی" است که باید به درستی بیان شود.
  5. قواعد صرف و نحو:
    • در جملات، "موسی" معمولاً به عنوان فاعل یا مفعول به کار می‌رود و باید توجه داشت که فعل‌های مرتبط با آن باید با آن هم‌خوانی داشته باشند. به عنوان مثال: "موسی رفت"، "کتاب موسی را خواندم".

با رعایت این نکات، می‌توان به درستی و به طور مؤثر از کلمه "موسی" در نگارش فارسی استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. موسی یکی از شخصیت‌های مهم تاریخی و مذهبی در فرهنگ‌های مختلف است.
  2. داستان موسی و رهایی بنی‌اسرائیل از مصر، به عنوان یکی از معجزات بزرگ در تاریخ شناخته می‌شود.
  3. بسیاری از پیروان ادیان ابراهیمی، موسی را به عنوان پیامبر الهی احترام می‌گذارند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری