جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

movaqqa'
time  |

موقع

معنی: موقع. [ م َ ق ِ ] (ع اِ) جای افتادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (غیاث ). جایگاه افتادن . (یادداشت مؤلف ). || جای افتادن باران . ج ، مواقع. || جای فرونشستن ستاره . ج ، مواقع. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || جای واقع شدن چیزی . (ناظم الاطباء). جای واقع شدن . (غیاث ) (آنندراج ). محل وقوع . (یادداشت مؤلف ). || محل و موضع و جای . (ناظم الاطباء) (از یادداشت مؤلف ). || توسعاً ارزش . اعتبار. اهمیت . مقام . پایگاه : ... نزدیک امیر به موقع سخت تمام افتاد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 401). علی دندان مزدی به سزا داد رسول را و به خانه بازپس فرستاد و آن نزدیک امیر به موقعی سخت نیکو افتاد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 293). هر یاری که خیلتاش را باید داد باید بدهد تا به موقع رضا باشد. (تاریخ بیهقی ). موقع منت اندر آن هرچه مشکورتر باشد. (کلیله و دمنه ). این فتح پیش مجدالدوله موقعی تمام داشت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 268). || محبت و دوستی . گویند: فی قلبی موضع فلان و موقعه . || اتفاق و عارضه و انقلاب زمانه . (ناظم الاطباء). || هنگام و زمان و وقت . گاه . هنگام . زمان وقوع . (یادداشت مؤلف ).
- به موقع ؛ به جا. به جای . مناسب . به هنگام . (یادداشت مؤلف ).
- بی موقع ؛ بی هنگام . نابه هنگام . نامناسب . نابه جا. (از یادداشت مؤلف ).
|| (ص ) لایق . سزاوار. شایسته . (ناظم الاطباء).
... ادامه
742 | 0
مترادف: 1- مدت، موعد، وقت، هنگام 2- فرصت، موقعيت 3- محل وقوع
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [عربی] [قدیمی]
مختصات: (مُ وَ قِّ) [ ع . ] (اِفا.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: mowqe'
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 216
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
time | moment , opportunity , occasion , situation , period
ترکی
zaman
فرانسوی
temps
آلمانی
zeit
اسپانیایی
tiempo
ایتالیایی
tempo
عربی
وقت | مرة , توقيت , فترة , زمن , مدة , موعد , زمان , ساعة , عهد , عصر , أوان , موسم , الساعات التي قضاها , قاس الوقت
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "موقع" در زبان فارسی به معنای «زمان» یا «مکان» به کار می‌رود و معمولاً در اصطلاحات مختلف استفاده می‌شود. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و زبانی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

  1. نوع کلمه: "موقع" از نظر دستوری یک اسم است و به عنوان اسم عام به کار می‌رود.

  2. قید مکان و زمان: "موقع" معمولاً به معنی مکان یا زمانی خاص استفاده می‌شود. برای مثال:

    • "موقع کار" به معنای زمان کار
    • "موقع جلسه" به معنای مکان یا زمان جلسه
  3. ترکیب‌ها: این کلمه می‌تواند با دیگر کلمات ترکیب شود و اصطلاحات خاصی ایجاد کند، مانند "موقعیت" که به معنای جایگاه یا حالت خاص است.

  4. نحوه نوشتن: کلمه "موقع" به صورت «موقع» نوشته می‌شود و توجه به حروف و املای صحیح آن الزامی است.

  5. آوای گفتاری: در هنگام تلفظ، توجه به تنوین و تاکید بر حروف صحیح مهم است.

  6. استفاده در جملات: برای استفاده از "موقع" در جملات، معمولاً لازم است حروف اضافه مناسب مانند "در" یا "به" هم به کار رود. مثال: "در موقع ضروری".

به طور کلی، "موقع" یک کلمه پرکاربرد در زبان فارسی است که در متون رسمی و غیررسمی قابل استفاده است.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در موقع صرف غذا، همیشه باید به آداب میز آشنا باشیم.
  2. او در موقع مهمانی تصمیم گرفت یک شعر زیبا بخواند.
  3. در موقع مطالعه، بهترین تمرکز را دارم و می‌توانم به راحتی مطالب را به‌خاطر بسپارم.

واژگان مرتبط: زمان، ساعت، لحظه، دم، اهمیت، ان، مجال، دست یافت، مورد، وهله، سبب، فرصت مناسب، وضعیت، وضع، موقعیت، حالت، حال، دوره، عصر، مرحله

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری