جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mi'ād
term  |

میعاد

معنی: میعاد. (ع اِ) جای وعده و وعده گاه و وعده جای و فراهم آمدنگاه و جای اجتماع . (ناظم الاطباء). جای وعده کردن . (غیاث ). موضع عهد. وعده جای . وعده گاه . خرامگاه . قرارگاه . ج ، مواعید. (یادداشت مؤلف ). وعده جای . (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) : تا حرکت کند بر آن میعاد بیاید. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 532).
در برجهاش بوده میقات پور عمران
میلاد پور مریم میعاد پور هاجر.
خاقانی .
|| هنگام وعده . وعده گاه . (ناظم الاطباء). وعده گاه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). وقت عهد. زمان وعده . هنگام وعده . (یادداشت مؤلف ). زمان وعده . (غیاث ) : فکرت آن ساعت که میعاد اجل فراز آید. (کلیله و دمنه ). پس از مجادله ٔ بسیار میعادی معین گشت . (کلیله و دمنه ). از قضا روزی دو صیاد بر آن (آبگیر) گذشتند با یکدیگر میعاد نهادندکه دام بیارند. (کلیله و دمنه ). چون به وقت میعاد لشکر دیلم حمله بردند فایق پشت فرا داد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
- یوم المیعاد ؛ روز وعده و روز رستخیز. (ناظم الاطباء). روز قیامت . (آنندراج ).
|| بازگشت . (ناظم الاطباء).
... ادامه
409 | 0
مترادف: 1- نويد، وعده 2- رانده وو، ميعادگاه، وعده گاه 3- ميقات، ميقاتگاه، ميقاتگه 4- زمان وعده
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی، جمع: مواعید]
مختصات: (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: mi'Ad
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 125
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
term | vow , mead
ترکی
randevu
فرانسوی
rendez-vous
آلمانی
termin
اسپانیایی
cita
ایتالیایی
appuntamento
عربی
مصطلح | مدة , فترة , عبارة , تعبير , كلمة , شرط , مهلة , مدة محددة , ميعاد , فصل مدرسي , طرف في الرياضيات , أجل أو مدة , اتفاق , الأوان الطبيعي للمخاض , وصف , سمى , دعا
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "میعاد" در زبان فارسی به معنای موعد، زمان ملاقات یا زمان قرار است. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی مربوط به آن، نکات زیر را در نظر داشته باشید:

  1. نویسه‌گردانی: "میعاد" با حروف فارسی نوشته می‌شود و نیازی به استفاده از نویسه‌های خاص ندارد، مگر در شرایط خاص علمی یا فرهنگی.

  2. حالت جمع‌سازی: این کلمه به صورت مفرد و جمع قابل استفاده است. برای جمع بستن این واژه، می‌توان از شکل "میعادها" استفاده کرد.

  3. مفاهیم هم‌ریشه: در مواردی که به مفاهیمی هم‌ریشه اشاره می‌شود، باید دقت کرد که از لحاظ معنایی کلمه به درستی استفاده شود. مثلاً "میعاد" در متن‌های ادبی به معنای قرار ملاقات روحی یا معنوی نیز کاربرد دارد.

  4. استفاده در جملات:

    • درست: "ما در میعاد تعیین شده ملاقات خواهیم کرد."
    • نادرست: "ما در میعاد ملاقات خواهیم کرد." (در اینجا به دلیل تکرار واژه‌ها، جمله به هم ریخته می‌شود و بهتر است از گلایه استفاده نشود.)
  5. نشانه‌گذاری: در جملات، معمولاً نیازی به نشانه‌گذاری اضافی برای "میعاد" نیست، مگر آنکه در متنی خاص یا ادبی، تأکید شود.

  6. توجه به سیاق جملات: بسته به سیاق جملات، "میعاد" می‌تواند به عنوان اسم، فعل یا دیگر نقش‌ها ظاهر شود. برای مثال، "میعاد بودن" در مواردی به روابط میان اشخاص اشاره دارد.

با رعایت این نکات، می‌توانید به درستی از کلمه "میعاد" در نوشتار و گفتار استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در زیر درخت کهنسال، میعاد ما برای دیدار دوباره قرار داشت.
  2. آنها برای جشن تولد در میعادگاه مشخص شده جمع شدند.
  3. میعاد عشق و دوستی ما در آن روز به یادماندنی رقم خورد.

واژگان مرتبط: مدت، اصطلاح، دوره، شرایط، لفظ، نذر، قول، عهد، سوگند، پیمان

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری