جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mihan
fatherland  |

میهن

معنی: میهن . [ هََ ] (اِ) وطن و مسکن و مقام و زادبوم و بنگاه و آرامگاه . (ناظم الاطباء). خانمان و وطن و زادبود. (از لغت فرس اسدی ). جای آرام و بنگاه و زادبوم . زادبوم . (انجمن آرا) (آنندراج ) (برهان ). جای آرام و خان مان و زادبود. (فرهنگ اوبهی ) :
اگر دورم از میهن و جای خویش
مرا یار ایزد به هر کار بیش .
فردوسی .
|| خانه . (انجمن آرا) (آنندراج ). خانه را گویند. (فرهنگ جهانگیری ) :
ز بهر یکی یار گم بوده را
برانداختم میهن و دوده را.
فردوسی .
که شاه جهان است مهمان تو
بدین بینوا میهن و مان تو.
فردوسی .
که چون او بدین جای مهمان رسد
بدین بینوا میهن و مان رسد.
فردوسی .
چو آمد بر میهن و خان خویش
ببردش به صد لاله مهمان خویش .
اسدی .
|| سامان . (ناظم الاطباء). || خویش . (لغتنامه ٔ اسدی ). زن و فرزند و قوم و خویش و طایفه و قبیله . (ناظم الاطباء). زن و فرزند و قوم و قبیله و خان و مان . (برهان ). قبیله . (انجمن آرا) (آنندراج ). اهل بیت بود. (لغت فرس اسدی ) :
بگریند مر دوده و میهنم
که بی سر ببینند خسته تنم .
عنصری .
|| ارث و میراث و مال موروثی . (ناظم الاطباء). || کره و مسکه . || شیر گوسپند. (ناظم الاطباء) (برهان )(آنندراج ). || (ص ) خوش خوی . (برهان ) (ناظم الاطباء).
... ادامه
1170 | 0
مترادف: زادبوم، زادگاه، مسقطالراس، موطن، مولد، وطن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [پهلوی: mehan]
مختصات: (هَ) (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: mihan
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 105
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
fatherland | home , motherland
ترکی
vatan
فرانسوی
le pays natal
آلمانی
das heimatland
اسپانیایی
el país natal
ایتالیایی
la patria
عربی
وطن أسلاف المرء | الوطن
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "میهن" در زبان فارسی به معنای وطن یا سرزمین است و در نگارش و استفاده از آن قواعد خاصی وجود دارد. در زیر به چند نکته‌ نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره می‌شود:

  1. نوشتار صحیح: این کلمه باید به صورت "میهن" نوشته شود و از نوشتن آن به شکل‌های نادرست پرهیز شود.

  2. استفاده از علائم نگارشی: در جملاتی که این کلمه به کار می‌رود، باید از علائم نگارشی به طور صحیح استفاده شود. مثلاً اگر این کلمه در انتهای جمله باشد، نقطه باید گذاشته شود.

  3. گرامر و ساختار جمله: "میهن" می‌تواند به عنوان اسم و فاعل یا مفعول در جمله‌ها به کار رود. مثلاً:

    • "میهن ما سرزمین زیبایی است." (فاعل)
    • "ما به میهن خود عشق می‌ورزیم." (مفعول)
  4. تلفظ: هنگام گفتن یا نوشتن این کلمه، باید به تلفظ صحیح آن توجه کرد. تلفظ درست "میهن" به صورت [miːhæn] است.

  5. هنرهای ادبی: در شعر و نثر ادبی، "میهن" به عنوان واژه‌ای احساسی و نمادین استفاده می‌شود و معمولاً بار عاطفی زیادی دارد.

  6. استفاده در متون رسمی و غیررسمی: "میهن" قابل استفاده در هر دو نوع متن‌های رسمی و غیررسمی است، اما باید به فضای متن و مخاطب توجه شود.

با رعایت این نکات، می‌توانید به‌درستی از کلمه "میهن" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. میهن ما سرزمین فرهنگ و تمدن غنی است که تاریخچه‌ای عمیق دارد.
  2. همه ما باید برای حفظ و آبادانی میهن‌مان تلاش کنیم و به نسل‌های آینده ارث بگذاریم.
  3. در روز ملی میهن، مردم برای گرامی‌داشت یاد و خاطره‌ی جانفشانی‌های بزرگان کشور گرد هم می‌آیند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری