جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

nābeqe
genius  |

نابغه

معنی: نابغه . [ ب ِ غ َ ] (اِخ ) بنت عبداﷲ. مادر عمروبن عاص است . زن آوازخوان بدنامی بود. ابوالفرج اصفهانی آورده است : زنی از شیعیان علی به عمروعاص هنگام خطبه خواندن اعتراضی کرد و عمروعاص به او پرخاش کرد که : «بس کن ای پیرزن گمراه ، سخنت را کوتاه کن که عقلت کم است » و زن در جوابش گفت «فقط تو حرف بزن ای پسر نابغه ای کسی که مادرت آوازخوان مشهور مکه بود و مزدور دیگران ! تو، که پنج نفر از قریش ادعای پدریت را داشتند وهرکدام تو را از پشت خود میدانستند و چون از مادرت پرسیدند گفت ببینید به کدامیک ازینان شباهتش بیشتر است و چون به عاص بن وائل شبیه تر بودی ترا به او بستند». (از اغانی ج 1 ص 342) .
... ادامه
653 | 0
مترادف: پراستعداد، پرنبوغ، ذكي، هوشمند
متضاد: منگل
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) [عربی: نابغَة، جمع: نوابغ]
مختصات: (بِ غ ) [ ع . نابغة ] (اِفا.)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: nAbeqe
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 1058
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
genius | wizard
ترکی
dahi
فرانسوی
génie
آلمانی
genius
اسپانیایی
genio
ایتالیایی
genio
عربی
عبقرية | عبقري , نابغة , نبوغ , موهبة , سجية , الروح الحارسة , نزعة , ميل , عفريت
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "نابغه" یک اسم در زبان فارسی است که به معنای شخصی با استعداد فوق‌العاده در یک حوزه خاص به کار می‌رود. در زیر به برخی از قواعد و نگارش مربوط به این کلمه اشاره می‌کنیم:

  1. نوشتن و املا:

    • کلمه "نابغه" به صورت "نا+بغه" نوشته می‌شود و به هیچ‌وجه نباید آن را به صورت دیگر نوشت.
  2. نوع کلمه و جنسیت:

    • "نابغه" یک اسم متناسب با هر دو جنس (مذکر و مؤنث) است و می‌توان آن را برای هر دو گروه استفاده کرد، اگرچه معمولا در مورد مردان بیشتر به کار می‌رود.
  3. جمع‌سازی:

    • جمع "نابغه" به صورت "نابغه‌ها" یا "نابغگان" ساخته می‌شود.
  4. قیدها و صفت‌ها:

    • می‌توان برای توصیف نابغه‌ها از صفات مختلف استفاده کرد؛ به عنوان مثال: نابغه‌ ریاضی، نابغه‌ موسیقی، و غیره.
  5. جمله‌سازی:

    • این کلمه ممکن است در جملات مختلف به کار برود: "او یک نابغه در علم کامپیوتر است."
  6. نکات نگارشی:

    • در نوشتار رسمی، برای اشاره به شخصیت‌ها یا افراد نابغه، می‌توان از قیدهای توصیفی و صفات متناسب استفاده کرد. به عنوان مثال: "این نابغه در تاریخ علم تاثیر بزرگی گذاشته است."
  7. استفاده در متون ادبی:
    • در شعر و نثر فارسی، کلمه نابغه می‌تواند به عنوان نماد خلاقیت و استعداد به کار رود.

توجه به این قواعد می‌تواند به درک بهتر و استفاده صحیح از کلمه "نابغه" در جملات و متن‌های مختلف کمک کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او از کودکی نابغه‌ای در ریاضیات بود و همیشه توانست مسائل پیچیده را به آسانی حل کند.
  2. اختراعات این نابغه علوم مدرن را به شدت تحت تأثیر قرار داد و دنیای جدیدی را به روی بشر گشود.
  3. در دانشگاه، همواره مورد تحسین اساتید قرار می‌گرفت زیرا او نه تنها نابغه بود، بلکه به راحتی با دیگران ارتباط برقرار می‌کرد.

واژگان مرتبط: نبوغ، استعداد، دماغ، خوش طبعی، ژنی، جادو، جادو گر، طلسمگر

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری