جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

nāqel
transporter  |

ناقل

معنی: ناقل . [ ق ِ ] (ع ص ) برنده ٔ چیزی از جائی به جائی . (فرهنگ نظام ). از جائی به جائی برنده . (آنندراج ). آنکه چیزی را از جائی به جائی می برد. برنده و بردارنده و حمل کننده و کسی که چیزی را از جائی به جائی می برد. (ناظم الاطباء). از جائی به جائی برنده . جابجاکننده ٔ چیزی . || روایت کننده . (فرهنگ نظام ). بردارنده ٔ حدیث . (آنندراج ). آنکه خبر میدهد و بیان خبر می کند. نقل کننده . بیان کننده . خبردهنده . (از ناظم الاطباء). آنکه حدیثی را از زبان دیگری روایت می کند. (از معجم متن اللغة). حکایت کننده ٔ خبری . راوی . روایت کننده :
به صدر شاه رساندند ناقلان که فلان
گذاشت طاعت این پادشاه رق رقاب .
خاقانی .
خبر به نقل شنیدیم و مخبرش دیدیم
ورای آن که از او نقل می کند ناقل .
سعدی .
|| استنساخ کننده . (فرهنگ نظام ). کسی که از روی خط نوشته شده و یا صورت نقاشی شده بعینه برمیدارد که گویا عین آن را نقل کرده است . (ناظم الاطباء). || مترجم . (یادداشت مؤلف ). || درپی کننده ٔ جامه . (آنندراج ). اسم فاعل از نقل است . رجوع به نقل شود.
... ادامه
610 | 0
مترادف: 1- راوي، مورخ، نقال 2- ساري، منتقل كننده 3- حامل
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) [عربی، جمع: نَقَلَة]
مختصات: (قِ) [ ع . ] (اِفا.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: nAqel
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 181
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
transporter | vehicle , conveyer , conveyor , teller , carriers
ترکی
taşıyıcı
فرانسوی
transporteur
آلمانی
träger
اسپانیایی
transportador
ایتالیایی
vettore
عربی
الناقل | المستخف , ناقل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "ناقل" در زبان فارسی به معنای «کسی یا چیزی که منتقل می‌کند» یا «نقل‌كننده» است و در زمینه‌های مختلفی از جمله علم پزشکی، زیست‌شناسی و زبان‌شناسی کاربرد دارد. در زیر به برخی از قواعد مربوط به این کلمه از نظر نگارشی و نحوی اشاره می‌کنیم:

  1. جنس کلمه: "ناقل" یک اسم است و به معنی عام آن اشاره به وظیفه انتقال دارد.

  2. ترکیب با دیگر کلمات: این کلمه می‌تواند با پیشوندها و پسوندهای مختلف ترکیب شود. به عنوان مثال:

    • ناقل بیماری
    • ناقل ژن
    • ناقل اطلاعات
  3. جمع‌سازی: جمع کلمه "ناقل" در فارسی به صورت "ناقل‌ها" یا "ناقلین" مورد استفاده قرار می‌گیرد.

  4. نحوه استفاده در جملات: "ناقل" به عنوان فاعل، مفعول یا در جملات توصیفی می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد.

    • مثال: "این ویروس ناقل بیماری است."
    • مثال: "بارش باران ناقل رطوبت به زمین است."
  5. نقش‌های نگارشی: هنگام نوشتن متن‌های علمی یا ادبی، باید توجه کرد که به دقت از این کلمه استفاده شود، تا از ابهام یا سوءتفاهم جلوگیری شود.

  6. توجه به سیاق متن: در متون تخصصی، بهتر است توضیحات تکمیلی پیرامون نوع و ویژگی‌های ناقل ارائه گردد تا خواننده بهتر متوجه موضوع مورد بحث شود.

با رعایت این نکات، می‌توانید به درستی از کلمه "ناقل" در نوشتار فارسی خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در برخی از مناطق، پشه‌ها به عنوان ناقل بیماری‌ها شناخته می‌شوند و باید از نیش آن‌ها محافظت کرد.
  2. در تحقیقاتی که بر روی ویروس‌ها انجام شد، دانشمندان به نقش ناقلین در انتقال بیماری‌های عفونی پی بردند.
  3. بعضی از حیوانات به عنوان ناقل عوامل بیماری‌زا عمل می‌کنند و می‌توانند سلامت انسان‌ها را به خطر بیندازند.

واژگان مرتبط: انتقال دهنده، منتقل کننده، ترابرگر، دستگاه ناقله، وسیله نقلیه، رسانه، برندگر، رسانگر، گوینده، قائل، تحویل دار، رای شمار

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری