جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

nāqe
nagh  |

ناقه

معنی: ناقه . [ ق ِه ْ ] (ع ص ) از بیماری به شده . (مهذب الاسماء). به شده از بیماری . (منتهی الارب ). آن باشد که از بیماری بیرون آمده باشد و هنوز تندرست نگشته و آن حال را نقاهت گویند. (فرهنگ نظام از جواهر اللغة). با «ها»ی ملفوظ، دارای نقاهت و آنکه ازبیماری برخاسته و به شده باشد، ولی ضعف و ناتوانی دروی باقی بود و جنگلوگ و جنکوک نیز گویند. (ناظم الاطباء). از بیماری برخاسته . از بیماری بهترشده . (زمخشری ). که نقاهت دارد. بنوی از بیماری برخاسته . آنکه تازه از بستر بیماری برخاسته است . دَرواخ :
مرد دین تا به جست دینار است
همچو ناقه درست بیمار است .
سنائی .
تاجهان شد ناقه از سرسام دیماهی برست
چار مادر بر سرش توش و توان افکنده اند.
خاقانی .
|| فهمنده ٔ سخن . دانا. (منتهی الارب ). سریع الفطنة و الفهم . (معجم متن اللغة). نقه الحدیث نقهاً، فهمه ، فهو ناقه و نقه . (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). فهمنده ٔ سخن و دریافت کننده . دانا. (از ناظم الاطباء). تیزفهم . سریعالانتقال . ج ، نُقَّه ْ.
... ادامه
635 | 0
مترادف: 1- اشتر، شتر 2- نقاهت مند
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی: ناقَة] [قدیمی]
مختصات: (قِ) [ ع . ] (اِفا.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: nAqe
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 156
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
nagh
ترکی
çıplak
فرانسوی
nu
آلمانی
nackt
اسپانیایی
desnudo
ایتالیایی
nudo
عربی
ناغ
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "ناقَـه" در زبان فارسی به معنی شتر ماده است و به طور کلی به صورت زیر مورد استفاده قرار می‌گیرد:

  1. نقطه‌گذاری: کلمه "ناقَـه" بدون هیچ‌گونه نقطه‌گذاری خاصی نوشته می‌شود.

  2. نوع کلمه: "ناقَـه" یک اسم است و به عنوان نام عام برای شتر ماده استفاده می‌شود.

  3. جمع: جمع کلمه "ناقَـه" به صورت "ناقَات" یا "ناقین" است.

  4. صرف و نحو: این کلمه می‌تواند به عنوان فاعل یا مفعول در جملات استفاده شود. به عنوان مثال:

    • ناقه در مرتع می‌چرد. (فاعل)
    • من ناقه‌ای را در بازار دیدم. (مفعول)
  5. نکته‌های نگارشی: در نوشتار رسمی و ادبی، بهتر است قیدهای شرایطی و توصیفی به‌طور واضح و منسجم بیان شوند. مثلاً: "ناقه قوی و سالمی که در چراگاه می‌چرد" به جای "ناقه‌ای".

  6. ادبیات و تشبیهات: در ادبیات فارسی، "ناقَـه" به عنوان نمادی از باربری و قدرت مورد استفاده قرار می‌گیرد. در اشعار و متون ادبی می‌توان از آن به عنوان نمادی از صبر و استقامت در برابر مشکلات یاد کرد.

با رعایت این قواعد، می‌توانید از کلمه "ناقَـه" به شکل درست و مناسب در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. ناقه در صحرا به آرامی در حال چرا بود و دست به گیاهان سبز می‌زد.
  2. وقتی ناقه به قافله ملحق شد، همگان خوشحال شدند و به او خوشامد گفتند.
  3. ناقه‌ی پیر با قدم‌های سنگین خود مسیر طولانی را طی کرد و سال‌ها تجربه را به دوش می‌کشید.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری