جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

nahr
monetor  |

نحر

معنی: نحر. [ ن َ ] (ع اِ) پیش سینه ، و جای گردن بند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بالای سینه ، و گفته اند محل گردن بند. (از اقرب الموارد). برِ سینه . (فرهنگ خطی ). حصه ٔ بالای سینه ٔ جاندار. (فرهنگ نظام ).سینه . (زمخشری ) (دستوراللغة). مذکر آید. (منتهی الارب ). جای قلاده از سینه . (یادداشت مؤلف ). آنجا که گردن بند بر او بود از سینه . (از مهذب الاسما). ج ، نحور. || نحر النهار؛ اول ِ روز. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). نحر الشهر؛ اول ِ ماه . (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ج نحائر، نواحر. || (مص ) شتر کشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ترجمان علامه ٔجرجانی ) (غیاث اللغات ) (تاج المصادر بیهقی ). اشتر کشتن . (دهار). قربانی کردن ستور را. (از ناظم الاطباء). کشتن شتر با نیزه زدن بر بالای سینه اش ، با لفظ کردن گفته می شود. (فرهنگ نظام ). شتر قربان کردن . تضحیة. کشتن شتر با فروبردن نیزه به گلوگاه وی :
فکندم رحال و زمام جنیبت
و الهمت بالنحر و النحر واجب .
حسن متکلم .
|| خونریز. قربانی . (یادداشت مؤلف ).
- عیدالنحر ؛ یوم النحر. (ناظم الاطباء). روز گوسفندکشان . روز قربان . عید قربان . عید اضحی .
- یوم النحر ؛ عید گوسفندکشان . (مهذب الاسما). روز دهم ذی الحجة. (منتهی الارب ).
|| بر پیش سینه ٔ کسی رسیدن و درآمدن در آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مقابل شدن با کسی . (از اقرب الموارد): قعد فی نحر فلان ؛ قابَله . (اقرب الموارد). || روباروی شدن دو خانه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد): نحر الدار بالدار؛ روباروی شدآن خانه با این خانه . (ناظم الاطباء). || سینه کشان ایستادن [ در نماز ]، یا دست راست بر دست چپ نهادن ، یا سینه مقابل قبله کرده ایستادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). یا دستها را مقابل پیش سینه بلند کرده ایستادن . (ناظم الاطباء). دست راست بر دست چپ نهادن در نماز. (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). || بریدن سینه . (منتهی الارب )(آنندراج ). || بر سینه زدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). || نیزه زدن بر پیش سینه ٔ شتر. (ناظم الاطباء). نیزه زدن بر گلوگاه شتر. (اقرب الموارد). || خواندن نماز را در اول وقت آن . (از اقرب الموارد). || (اصطلاح عروض ) انداختن هردو سبب و تاء «مفعولات ُ» که «لا» بماند «فع» به جایش نهند، و رکنی که در آن نحر واقع شود منحور نامند. (فرهنگ نظام ). نزد عروضیان عبارت است از انداختن هر دو سبب و تاء «مفعولات ُ»، پس «لا» بماند به جای آن «فع» نهند که دو حرف اول میزان است ، و بعضی به جای سبب خفیف که از رکنی باقی ماند «فل » نهند، چرا که دو حرف میزان است و «فل » در کلام عرب بمعنی فلان می آید و «فع» مستعمل نیست ، و آن رکن را که در آن نحر واقع شده منحور گویند. (کشاف اصطلاحات الفنون از عروض سیفی ).
... ادامه
284 | 0
مترادف: 1- شتركشي، قرباني 2- گلو
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی]
مختصات: (نَ) [ ع . ]
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 258
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
monetor
عربی
مونيتور
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "نحر" در زبان فارسی به معنای "ذبح" یا "قربانی کردن" است و عمدتاً در متون دینی و ادبی کاربرد دارد. در زیر به برخی از قواعد استفاده و نگارشی مربوط به این کلمه اشاره می‌شود:

  1. معنی و کاربرد:

    • "نحر" به معنای قربانی کردن حیوانات (غالباً گوسفند یا بز) به‌ویژه در مراسم‌های مذهبی مانند عید قربانی است.
    • این کلمه ممکن است در متون ادبی و شعری نیز به کار رود.
  2. تلفظ:

    • "نحر" به صورت "نَحْر" و با صدای کوتاه در حرف اول تلفظ می‌شود.
  3. نحو و ساختار جمله:

    • این کلمه معمولاً به عنوان فعل یا اسم در جمله به کار می‌رود. به عنوان مثال: "او نَحر کرد" یا "نحر قربانی".
  4. ترکیب و همراهی:

    • "نحر" معمولاً با واژه‌های مرتبط با مراسم مذهبی یا قربانی همراه است. مثلاً: "نحر قربانی"، "نحر اسلامی".
    • به هنگام استفاده در جملات، باید به بافت معنایی و زمینه cultural و religious توجه کرد.
  5. املاء و نگارش:
    • املای کلمه "نحر" باید به همین صورت نوشته شود و از تغییر شکل آن خودداری شود.

در نهایت، هنگامی که از کلمه "نحر" در نوشتار یا گفتار استفاده می‌کنید، مهم است که بافت فرهنگی و مذهبی آن را در نظر بگیرید و محتوای خود را مناسب آن انتخاب کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در روز عید قربانی، مسلمانان با نحر کردن گوسفندها، سنت ابراهیم را زنده نگه می‌دارند.
  2. نحر حیوانات باید با رعایت اصول و قوانین شرعی انجام شود تا از هرگونه آزار و اذیت جلوگیری شود.
  3. در برخی مناطق، نحر کردن به عنوان یک مراسم اجتماعی نیز برگزار می‌شود و خانواده‌ها گرد هم می‌آیند تا این مناسک را جشن بگیرند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری