approach |

نزدیک شدن

معنی: نزدیک شدن . [ ن َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رسیدن . پیش آمدن . قریب شدن . (ناظم الاطباء). ولی . اقتراب . دنو. (ترجمان القرآن ). تقرب . (تاج المصادر بیهقی ). مقابل دور شدن :
نزدیک نمی شوی به صورت
وز دیده ٔ دل نمی شوی دور.
سعدی .
|| فرارسیدن :
چو بگذشت شب روز نزدیک شد
جهانجوی را چشم تاریک شد.
فردوسی .
چون حلقه در گوشم کند هر روز لطفش وعده ای
دیگر چو شب نزدیک شد چون زلف در پا می برد.
سعدی .
- نزدیک شد که ؛ عن قریب . چیزی نمانده است که :
نزدیک شد که خانه ٔ صبرم شود خراب
رحمی نما وگرنه خراب است کار من .
؟
- نزدیک شدن با کسی ؛ قرار گرفتن در فاصله ٔ کمی از او :
هم آورد با گیو نزدیک شد
جهان چون شب تیره تاریک شد.
فردوسی (شاهنامه چ دبیرسیاقی ).
- نزدیک شدن به ... ؛ در شرف ِ... واقع شدن :
چو نزدیک شد روز عمرش به شب
شنیدم که می گفت در زیر لب .
سعدی (بوستان ).
|| هم بستر شدن . مقاربت کردن .

... ادامه

2305 | 0

نمایش تصویر

اطلاعات بیشتر واژه

آواشناسی:

منبع: لغت‌نامه دهخدا

معادل ابجد: 445

شمارگان هجا:

دیگر زبان ها

انگلیسی

approach | near , come close , accost , accede , nigh , verge , draw on , going-on , approaching

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "نزدیک شدن" در زبان فارسی از ترکیب دو واژه "نزدیک" و "شدن" تشکیل شده است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی و دستوری مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

استفاده صحیح در جملات:
- "نزدیک شدن" معمولاً به معنی نزدیک‌تر شدن به چیزی یا کسی است. به عنوان مثال:
  - "او به دیوار نزدیک شد."
  - "ما باید به هدف‌مان نزدیک شویم."
زمان و صیغه:
- این فعل می‌تواند در زمان‌های مختلف صرف شود:
  - "نزدیک می‌شوم" (حال استمراری)
  - "نزدیک شدم" (گذشته)
  - "نزدیک خواهیم شد" (آینده)
استفاده از حروف اضافه:
- "نزدیک" معمولاً به همراه حروف اضافه‌ای مانند "به" یا "با" استفاده می‌شود:
  - "نزدیک به خانه"
  - "نزدیک با دوستان"
نگارش:
- این کلمه باید به صورت جدا نوشته شود، یعنی "نزدیک شدن" به جای "نزدیک‌شدن".
نکات دیگر:
- در نوشته‌های ادبی، می‌توان از معادل‌های دیگر استفاده کرد، مانند "نزدیک آمدن".
- توجه به تناسب معنایی این کلمه با دیگر اجزای جمله نیز مهم است تا جملات به صورت روان و مفهوم باشند.

با رعایت این نکات، می‌توانید از "نزدیک شدن" در جملات خود به شکل صحیح و مؤثری استفاده کنید.

واژگان مرتبط: نزدیک امدن، مخاطب ساختن، مواجه شدن، مشتری جلب کردن، نزدیک کشیدن، در امتداد چیزی حرکت کردن، تن در دادن، راه یافتن، دست یافتن، رسیدن، نائل شدن، مشرف بودن بر، باعی شدن، متصل شدن، عهده کسی برات کشیدن، نزدیکی، تماس، ادامه

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول