جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: نضج . [ ن ُ / ن َ ] (ع اِمص ) پختگی و رسیدگی گوشت و خرما و جز آن . (از اقرب الموارد) (از المنجد). پختگی . رسیدگی در میوه و گوشت و خوردنیها. || هضم . انهضام . گواردن . گوارش . (یادداشت مؤلف ). || پختگی و رسیدگی ماده ٔ بیماری : دل اینجا علتی دارد که نضجی نیست دردش را هنوز آن روزنش بسته ست و او بیمار بحرانی . خاقانی . سرسامی َ است عالم و عدل است نضج او نضج از دوای عافیت آور نکوتر است . خاقانی . بی نضج دولت او سرسامی َ است عالم کز فتنه هر زمانش بحران تازه بینی . خاقانی . || (مص )رسیدن میوه . پخته شدن چیزی . (از منتهی الارب ). پختن .(ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 100). رسیدن میوه و پختن هر چیز. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). پخته شدن . (تاج المصادر بیهقی ). پخته شدن گوشت و رسیدن خرما و میوه و آماده گشتن برای خوردن . (از ناظم الاطباء). و اسم از آن نیز نَضج و نُضْج است . رجوع به نَضَج شود. بریان شدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 100) (دهار). || یک ماه و مانند آن از وقت زاییدن ماده شتر گذشتن و نزاییدن آن . نَضج . (از معجم متن اللغة). نَضَج . || پخته شدن ماده ٔ بیماری . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). پختن ریش . پختن ماده و خلط. به اصطلاح اطباء لائق خروج شدن خلط به غلیظ شدن رقیق یا به رقیق شدن غلیظ. (غیاث اللغات ). پخته شدن ماده و جراحت . (ناظم الاطباء). پختگي، رسيدگي، رونق، قوام nazaj نازاج olgunluk maturité reife madurez scadenza
کلمه "نضج" در زبان فارسی به معنای رشد و بلوغ است و بیشتر در متون مذهبی و فلسفی به کار میرود. این کلمه از ریشه عربی است و به معنای رشد و تکامل در زمینههای مختلف، از جمله علم، فکر و شخصیت، استفاده میشود.
قواعد نگارشی و دستوری مرتبط با کلمه "نضج":
نوشتار صحیح: اطمینان حاصل کنید که کلمه "نضج" به درستی و بدون اشتباه تایپی نوشته شده است.
استفاده در جملات: این کلمه معمولاً در جملات به شکل زیر به کار میرود:
"نضج فکری او در طی سالها نمایان شد."
"نضج اخلاقی جوانان در جامعه بسیار مهم است."
توجه به همخوانی: هنگام استفاده از "نضج"، توجه کنید که به درستی با سایر کلمات همخوانی داشته باشد و جمله به درستی معنا دهد.
نقطهگذاری: بسته به ساختار جمله، بعد از "نضج" ممکن است نیاز به استفاده از ویرگول یا نقطه be، به ویژه در جملات پیچیده داشته باشید.
مفهومسازی: استفاده از این کلمه در متنهایی که به مباحث فلسفی، اجتماعی یا تربیتی مربوط میشود، بیشتر دیده میشود. بنابراین، مناسب است در زمینهای مناسب به کار رود.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "نضج" بهطور مؤثر و درست در نوشتههای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
نضج فکری و فرهنگی در جامعه، پایهگذار پیشرفت و تحول است.
با گذشت زمان و تجربیات مختلف، شخصیت او به نضج و پختگی رسید.
نضج علمی در این حوزه نیازمند پژوهشهای مستمر و تبادل نظر میان محققان است.