جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

naqr
naqir  |

نقر

معنی: نقر. [ ن َ ] (ع اِ) آوازکی است که به زدن انگشت ابهام بر وسطی برآید. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). انگشتک و آوازی که از زدن ابهام بر وسطی برآید. (ناظم الاطباء). آوازی که از بشکن زدن برآید. || آوازی از کام و زبان که بدان ستور را رانند. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). || (اِمص ) کنده کاری . (یادداشت مؤلف ). رجوع به معانی مصدری همین کلمه و نیز رجوع به نقر کردن شود. || (مص ) زدن کسی را. (از منتهی الارب ) (ازآنندراج ) (از ناظم الاطباء). ضرب . (از اقرب الموارد). || کوفتن . (غیاث اللغات ). زدن عود و دف را تا بانگ کند. (از اقرب الموارد). || دانه چیدن مرغ . (غیاث اللغات ) (از منتهی الارب ) (آنندراج ). دانه برچیدن مرغ . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || کندن چوب . (غیاث اللغات ). کنداگری کردن در چوب . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). در چوب کنده کردن . (تاج المصادر بیهقی ). کنده گری کردن در چوب . (آنندراج ). کندن و سوراخ کردن سنگ و چوب را. (از اقرب الموارد). || سوراخ کردن چیزی را. (از ناظم الاطباء). || سوراخ کردن [ مرغ ] بیضه را جهت برآمدن بچه . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نوشتن بر سنگ . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || جستجو کردن از امری : نقر عن الامر؛ بحث . (از اقرب الموارد). || سر زبان بر کام چسبانیده آواز دادن و اضطراب کردن زبان . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به اقرب الموارد شود. || صور دمیدن . (غیاث اللغات ). دردمیدن در صور. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). دمیدن در ناقور. (از اقرب الموارد). || صفیر زدن اسب . (تاج المصادر بیهقی ). || ستور را راندن به بانگ . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || عیب کردن . (غیاث اللغات ) (تاج المصادر بیهقی ) (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دعوت خاص کردن .(از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). دعوت کردن کسی را از بین گروهی . (اقرب الموارد از الاساس ): نقرت لهم ؛ ای دعوتهم خاصة من بین الجماعة. (منتهی الارب ). || به اسم خواندن کسی را از میان قوم . (از ناظم الاطباء). || انگشتک زدن . (ازمنتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کوبیدن انگشت ابهام بر وسطی و بانگ کردن آن . (از اقرب الموارد). بشکن زدن . || رسیدن تیر به هدف . (از ناظم الاطباء). به هدف اصابت کردن تیر و از آن درنگذشتن . (اقرب الموارد). || به شتاب نماز خواندن و تمام نکردن رکوع و سجود را. (از ناظم الاطباء): کما ینقرا لدیک و هو یصلی نقری . (از اقرب الموارد). || گردانیدن تیر را به روی ابهام . (ناظم الاطباء). || (به صیغه ٔ مجهول ) سوراخ دار گردیدن چوب و مانند آن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
... ادامه
317 | 0
مترادف: 1- كندن 2- سوراخ كردن 3- نواختن 4- كوبش، كوفتن 5- كنده كاري
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی] [قدیمی]
مختصات: (نَ) [ ع . ] (مص م .)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: naqr
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 350
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
naqir
ترکی
kapıyı çalmak
فرانسوی
cognement
آلمانی
klopfen
اسپانیایی
golpes
ایتالیایی
bussare
عربی
نقير
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "نقر" در زبان فارسی به معنای "نقره" یا "مقدار کمی نقره" به کار می‌رود. اینجا چند قاعده نگارشی و گرامری مرتبط با این کلمه را بررسی می‌کنیم:

  1. نویسه‌گردانی: کلمه "نقر" معمولاً در نوشتار به صورت "نقره" نیز استفاده می‌شود. به یاد داشته باشید که "نقر" شکل مختصرتر است و ممکن است در محاوره به کار رود.

  2. نقش دستوری: این کلمه معمولاً به عنوان اسم و در معانی مختلف ممکن است به کار رود. مثلاً می‌توان گفت: "او یک قطعه نقره خریده است."

  3. جمع‌سازی: در مواردی که بخواهید به جمع این کلمه اشاره کنید، می‌توانید از "نقرها" استفاده کنید، هرچند که ذکر جمع نقره کمتر رایج است.

  4. صفت: "نقره‌ای" به عنوان صفت برای توصیف اشیاء می‌تواند به کار برود، مانند: "بدل نقره‌ای" یا "زنگ نقره‌ای."

  5. نگارش صحیح: همیشه به یاد داشته باشید که در نوشتار رسمی و ادبی، بهتر است از شکل کامل کلمه "نقره" به جای "نقر" استفاده کنید.

با رعایت این نکات می‌توانید در نگارش خود از کلمه "نقر" به درستی استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا سه جمله با کلمه "نقر" آورده شده است:

  1. نقر در فرهنگ ما به معنای تمایز و شایستگی است و همواره به عنوان یک هدف مهم در زندگی ما مطرح می‌شود.
  2. او همیشه می‌کوشد که با سخت‌کوشی و تلاش مستمر به نقر دست یابد و در زمینه شغف خود رشد کند.
  3. در مراسم جشن فارغ‌التحصیلی، نقر به عنوان جایزه به دانشجویان ممتاز اهدا شد.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری