جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
کد تخفیف اسنپ تاکسی با 20% تخفیف! دریافت کد


0
0
1164
اطلاعات بیشتر واژه
واژه نکاح
معادل ابجد 79
تعداد حروف 4
تلفظ nekāh
نقش دستوری اسم
ترکیب (اسم مصدر) [عربی]
مختصات (نِ) [ ع . ] (مص م .)
آواشناسی nekAh
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت‌نامه دهخدا
نمایش تصویر نکاح
پخش صوت

نکاح . [ ن ِ ] (ع مص ) زن کردن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 101) (زوزنی ).عقد زناشوئی بستن . (از منتهی الارب ). زن گرفتن . تزوج . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). نکح . (متن اللغة). کابین کردن . (یادداشت مؤلف ). || شوی کردن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 101) (از زوزنی ). شوهر کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || (اِمص ) عقدی که میان زن و شوهر بندند. (آنندراج ). ازدواج . میزاد. زناشوئی . عروسی . بغل خوابی . (ناظم الاطباء). کابین . عقد زناشوئی . زواج . کدخدائی . تأهل . (یادداشت مؤلف ). عقدی که به موجب آن علاقه ٔ زناشوئی بین زن و مرد ایجاد شود :
ور این فتاد ز من دست بازدار و برو
که نیست با تو مرا نی نکاح و نی شرکه .
منوچهری .
میان ما نه عقدی نه نکاحی
نه آیین عروسی بود ونه سور.
منوچهری .
رسول فرموده است : النکاح سنتی . (کتاب النقض ص 501).
رای اقضی القضاةاگر خواهد
زله پیش از نکاح بفرستد.
خاقانی .
- به نکاح ... بودن ؛ در عقد او بودن . همسر او بودن . خاص او بودن :
اسمای طبع من به نکاح ثنای اوست
زآن فال سعد ز اختر اسما برآورم .
خاقانی .
- به نکاح درآوردن ؛ به زنی دادن : به حلب برد و دختر خود به نکاح من درآورد. (گلستان ).
- در نکاح ... شدن ؛ در حباله ٔ عقد درآمدن :
عجوز جهان در نکاح ملک شد
که جز عذر زادنْش رائی نیابی .
خاقانی .
- نکاح دائم . رجوع به عقد و عقدی شود.
- نکاح کردن ؛ عقد کردن . عقد زناشویی بستن . زن یا دختر را به کسی به شوی دادن : امیر مردانشاه را به کوشک سالار بکتغدی آوردند و عقد و نکاح آنجا کردند. (تاریخ بیهقی ص 535). دختری ازآن ِ قدرخان به نام امیر محمدعقد و نکاح کردند. (تاریخ بیهقی ص 193).
بکرگرانبهای من عقد تو بست یک شبه
با تو نکاح کردمش زآنکه به غمزه دلبر است .
بدر چاچی (از آنندراج ).
کنم هر کجا شاهدی را نکاح
چو طغرا به قاضی نبینم صلاح .
ملاطغرا (ازآنندراج ).
- نکاح منقطع . رجوع به صیغه شود.
|| (مص ) گاییدن . (از منتهی الارب ). مجامعت کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). جماع کردن . (آنندراج ). زناشوئی کردن . (فرهنگ فارسی معین ) : و دعوی های بزرگ کردند چون نکاح بنات و اخوات و نکاح غلامان . (کتاب النقض ص 329). || غالب شدن خواب بر چشم کسی . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || تر کردن باران زمین را.(از ناظم الاطباء). نکح المطر الارض ؛ اختلط بثراها. (اقرب الموارد) (از متن اللغة). || غالب شدن دوا بر کسی . (از ناظم الاطباء) (از متن اللغة). نکح الدواء فلاناً؛ خامره و غلبه . (اقرب الموارد).
ازدواج، پيوند، تزويج، زناشويي، عروسي، وصلت
طلاق
marriage, matrimony
زواج، نكاح، زفاف، عرس، قران
evlilik
mariage
hochzeit
casamiento
matrimonio
عروسی، زناشویی، یگانگی، جشن عروسی

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "نکاح" در زبان فارسی به معنی عقد ازدواج و همچنین به معنای پیوند و رابطهٔ زناشویی است. در قواعد و نگارش فارسی، نکات زیر در مورد استفاده از این کلمه و نگارش آن قابل توجه است:

  1. استفاده صحیح: این کلمه معمولاً در متون رسمی، مذهبی و حقوقی به کار می‌رود. در متون غیررسمی یا روزمره واژه "ازدواج" به‌طور معمول بیشتر استفاده می‌شود.

  2. نوشتن با حروف جدا: کلمه "نکاح" به صورت یک کلمه نوشته می‌شود و نیازی به فاصله یا جدا نوشتن ندارد.

  3. علامت‌گذاری: در جملاتی که کلمه "نکاح" به کار می‌رود، می‌توان از علامت‌های نگارشی مناسب (نقطه، ویرگول و ...) برای بهتر خواندن و فهمیدن جمله استفاده کرد.

  4. جنس و عدد: "نکاح" به عنوان یک اسم مذکر و غیر قابل شمارش در نظر گرفته می‌شود.

  5. تطابق با فعل: وقتی از "نکاح" در جملات استفاده می‌شود، باید دقت کرد که فعل به‌کار رفته با آن تطابق داشته باشد. به‌عنوان مثال:

    • "نکاح باید با شرایط خاصی صورت بگیرد."
  6. ترکیب با دیگر واژه‌ها: "نکاح" می‌تواند با واژه‌های دیگر ترکیب شود، مانند:

    • "نکاح دائم" (نکاح دائمی)
    • "نکاح موقت" (نکاح موقت)
  7. نکات فرهنگی و اجتماعی: در نوشتارهای مربوط به موضوعات اجتماعی، فرهنگی و حقوقی، توجه به زمینه‌های مذهبی و فرهنگی مربوط به نکاح و ازدواج حائز اهمیت است.

به طور کلی، کلمه "نکاح" دارای معانی خاص و اپنے‌گذاری فرهنگی و اجتماعی است که در نوشتار باید به آن‌ها توجه شود.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی