جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

نمی

معنی: نمی . [ ن َم ْی ْ ] (ع مص ) گوالیدن . (از منتهی الارب ). زیاد شدن و گوالیدن مال وجز آن . (اقرب الموارد). نمو. نمی ّ. نماء. نمیة. (متن اللغة). || بلند برداشتن و سیر افروختن آتش را. (از منتهی الارب ). بلند و پرشعله افروختن آتش را. (از اقرب الموارد). || فربه شدن مردم . (منتهی الارب ). چاق و سمین شدن . (از اقرب الموارد) (متن اللغة). نَمی ّ. (متن اللغة). || بلندگردیدن آب . (منتهی الارب ). برآمدن و بالا آمدن آب . (از اقرب الموارد). || برآمدن و افزون شدن رنگ . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || زیاد شدن سیاهی خضاب بر دست و موی . (از اقرب الموارد). نمو. نماء. نَمی ّ. نمیة. (متن اللغة). || شدت گرفتن سیاهی مرکب بعد از کتابت . پررنگ شدن مرکب سپس ِ نوشتن . (از اقرب الموارد). نمو. نماء. نَمی ّ.نمیة. (متن اللغة). || گران گردیدن نرخ . (منتهی الارب ). بالا گرفتن و گران شدن نرخ . (از اقرب الموارد). || برداشتن حدیث و خبر به کسی و منسوب نمودن به سوی کسی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). خبر به کسی اسناد کردن . (فرهنگ خطی ). نَمْو. (متن اللغة). || برداشته شدن سخن و حدیث . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || سخن رسانیدن به وجه نیکوئی و اصلاح . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). نَمْو. (متن اللغة). || نسبت کردن کسی را به پدرش . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). نمی ّ. (متن اللغة). || برداشتن چیزی را بر چیزی دیگر . (از اقرب الموارد). چیزی بر سر چیزی نهادن . (فرهنگ خطی ). بلند کردن چیزی را بر چیزی . (از ناظم الاطباء). نُمی ّ. (متن اللغة). || ناپدید شدن و دور از چشم شکارچی مردن شکار. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة).
... ادامه
878 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 100
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
ليس | لن , للجزم , على الرغم من , لا
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "نمی" در زبان فارسی یکی از فعل‌های معکوس (منفی) است و برای منفی کردن فعل‌ها به کار می‌رود. در ادامه برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه را بررسی می‌کنیم:

  1. نحوه استفاده: "نمی" معمولاً با فعل‌های حال و آینده برای ایجاد یک جمله منفی استفاده می‌شود. به عنوان مثال:

    • من نمی‌روم.
    • او نمی‌خواند.
  2. ترکیب با ضمایر: "نمی" معمولاً به صورت مستقل به کار می‌رود و بعد از آن فعل می‌آید. همچنین می‌توان آن را با ضمایر مختلف ترکیب کرد:

    • ما نمی‌دانیم.
    • شما نمی‌خواهید.
  3. خودداری از تکرار: در جملات منفی، نیازی به تکرار "نمی" برای افعال نیست. به عنوان مثال، به جای "ما نمی‌زنیم و نمی‌دویم"، باید گفت "ما نه می‌زنیم و نه می‌دویم".

  4. توجه به قواعد نثر: در نگارش، باید توجه داشت که جملات منفی بدون "نمی" ممکن است مفهوم را تغییر دهند. بنابراین، باید به درستی نقیض جملات را با "نمی" بیان کنیم.

  5. استفاده در جملات شرطی: در جملات شرطی، "نمی" می‌تواند برای نشان دادن عدم وقوع یک عمل در شرایط خاص به کار رود:

    • اگر تو نیایی، من نمی‌رم.
  6. نگارش صحیح: "نمی" همیشه به صورت جدا نوشته می‌شود و با فعل بعدی، یک کلمه نخواهد بود.

بررسی این نکات می‌تواند به بهبود دقت و وضوح نوشتار شما در زبان فارسی کمک کند.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری