جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: نوزاد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عربخانه ٔ بخش خوسف شهرستان بیرجند، در 27 هزارگزی شمال غربی شوسف و 8 هزارگزی جنوب غربی جاده ٔ مشهد به زاهدان ، در منطقه ٔ کوهستانی معتدل هوائی واقع است و 301 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و لبنیات ، شغل مردمش زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9). baby, newborn, babe, hatchling, bambino, chick, grub طفل، طفل رضيع، ولد، فتاة، حبيب، امرأة، شخص، صغر، أطفالي، تصرف كالأطفال، دلل أو يعامل كالأطفال بعناة bebek bébé baby bebé bambino کودک، بچه، طفل، بچه کوچک، شخص ساده و معصوم، جوجه سراز تخم دراورده، جانور تازه متولد، تصویر مسیح در قنداق، جوجه، خوراک، مزدور، کرم حشره، بچه مگس، کوتوله، تازه زاییده شده، تازه تولد شده