جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: نیازی . (ص نسبی ) حاجتمند. (از سروری ) (از برهان ) (ازرشیدی ). نیازمند. صاحب نیاز. اهل نیاز : ای چشم نیازیان ز جود تو چون چشم مخالفان به خوش خوابی . انوری (از سروری ). || کنایه از عاشق است . (از برهان ). که نیازمند معشوق است . که در برابر معشوق عرض نیاز می کند : بدو گفت ای گرانمایه نیازی چراجان نیازی می گذاری . فخرالدین اسعد. ازبس که نمود نوحه سازی بخشید دلم بر آن نیازی . نظامی . || دوست . (اوبهی ) (صحاح الفرس ) (برهان قاطع). محبوب . (برهان قاطع) (جهانگیری ) (رشیدی ) (انجمن آرا). معشوقه . (صحاح الفرس ). مطلوب . (جهانگیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ). معشوق . (برهان قاطع). عزیز. گرامی . (یادداشت مؤلف ). محبوب را نیازی گفتن بجهت آن است که عاشقان به آن نیاز دارند : کنون خواه تاجش ده و خواه تخت شد آن سایه گستر نیازی درخت . فردوسی . بهم رستند آنجا دو نیازی به هم بودند روز و شب به بازی . فخرالدین اسعد. شبی مادر بدو گفت ای نیازی چرا از بخت چون مردم ننازی . فخرالدین اسعد. ز دیبا کرد و از گوهر همه ساز بپرورد آن نیازی را به صد ناز. فخرالدین اسعد. سوی پستی نیازد جز توانا سوی خواری نیازد جز نیازی . ناصرخسرو. نیازم به گیتی به توست ای نیازی که دل را امیدی و جان را نیازی . قطران . هرچند به رویش نیازمندی تا چند کشی ناز آن نیازی . مسعودسعد. ای نیازی مرا نیاز به توست ورچه دارد به من زمانه نیاز. مسعودسعد. بدم دوش با آن نیازی بهم زده پیشم از بی نیازی علم . مسعودسعد. دلم خسته ٔ ناز توست ای نیازی که روزی نیاسائی از نازبازی . مختاری . چو خسرو دید کان ماه نیازی نخواهد کردن او را چاره سازی . نظامی . چون ابن سلام از آن نیازی شد نامزد شکیب سازی . نظامی . - نیازی تر ؛ عزیزتر. گرامی تر: مرا رامین گرامی تر ز شهروست مرا رامین نیازی تر ز ویروست . فخرالدین اسعد. need, requirement, demand, necessity, want حاجة، عوز، فقر، ضيق، شدة، فاقة، احتاج، تطلب، كان ضروريا، يحتاج ihtiyaç besoin brauchen necesidad bisogno نیاز، لزوم، احتیاج، نیازمندی، حاجت، نیستی، الزام، تقاضا، التزام، درخواست، مطالبه، خواست، طلب، ضرورت، بایستگی، نداری، فقدان، عدم
حاجة|عوز , فقر , ضيق , شدة , فاقة , احتاج , تطلب , كان ضروريا , يحتاج
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "نیازی" در زبان فارسی به عنوان اسم و صفت استفاده میشود و به معنای نیازمند بودن یا لزوم داشتن میباشد. در اینجا به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
نقش کلمه: "نیازی" میتواند به عنوان صفت (مثلاً در عبارت "نیازی به توضیح بیشتر نیست") یا به عنوان اسم (مثلاً "او یک نیازی دارد") به کار رود.
چند معانی: این کلمه میتواند به معانی مختلفی بستگی به سیاق جمله داشته باشد. به عنوان مثال، در جملههای مختلف ممکن است به مفهوم "نیاز" اشاره کند یا به ضرورت یا لزوم چیزی اشاره داشته باشد.
نحو و ساختار جمله: در جملات فارسی، معمولاً باید توجه داشت که "نیازی" ممکن است با دیگر کلمات در جمله پیوند بخورد. به عنوان مثال، "او نیازی به مشاوره دارد" یا "این کار نیازی به مداخله ندارد".
هماهنگی: در ساختارهای جمع، اگر بخواهید از این کلمه استفاده کنید، باید به جمع و مورد استفاده آن توجه کنید. مثلاً "نیازهای مختلف" به معنای نیازهای گوناگون است.
استفادههای رایج: این کلمه به صورت رایج در مکالمات روزمره و نوشتهها به کار میرود، و میتواند در متون ادبی نیز به شکلهای گوناگونی دیده شود.
به طور کلی، "نیازی" یکی از کلمات پرکاربرد و مهم در زبان فارسی است که در نوشتار و گفتار میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
من احساس میکنم که برای بهبود سلامتیام نیازی به ورزش بیشتر دارم.
او گفت که برای خرید یک لپتاپ جدید نیازی به صرف هزینه زیاد نیست.
در این شرایط، همکاری و همفکری بین اعضای تیم نیازی اساسی است.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر