جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
کلمه "نیرومند" یک صفت در زبان فارسی است که به معنای دارای قدرت و توانمندی است. در نوشتههای فارسی، رعایت قواعد نگارشی و استفاده صحیح از کلمات از اهمیت بالایی برخوردار است. در ادامه به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به استفاده از کلمه "نیرومند" اشاره میکنم:
نقطهگذاری: کلمه "نیرومند" معمولاً در جملات به عنوان صفت به کار میرود و باید در جمله بهدرستی نقطهگذاری شود. به عنوان مثال:
"او یک فرد نیرومند است."
توافق صفت و نام: در جملات، صفت "نیرومند" باید با اسمهایی که توصیف میکند، از نظر جنس و عدد همخوانی داشته باشد. به عنوان مثال:
"این مرد نیرومند است." (مرد: مذکر، نیرومند: مذکر)
"این زن نیرومند است." (زن: مؤنث، نیرومند: مؤنث)
استفاده در ترکیبها: میتوان "نیرومند" را در ترکیبهای مختلف به کار برد، مانند "نیرومندانی" یا "نیرومندی" برای بررسی جدیتر واژه.
"نیرومندان همیشه در سختیها استقامت دارند."
ترکیبهای اضافی: در برخی موارد میتوان از قیدها برای تأکید بر صفت "نیرومند" استفاده کرد.
"او به شدت نیرومند است."
فعلها و زمان: در جملات، باید توجه داشت که فعلها با صفت "نیرومند" همخوانی داشته باشند.
"این شخص در کارهای گروهی نیرومند عمل میکند."
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "نیرومند" بهدرستی در جملات فارسی استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
او با تلاش و ارادهای نیرومند توانست به اهدافش دست یابد.
درختان نیرومند جنگل نماد قدرت و استقامت طبیعت هستند.
این کتاب به بررسی عوامل مؤثر در ساخت شخصیت نیرومند میان جوانان میپردازد.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: قوی، مستحکم، محکم، سخت، پر زور، بزرگ، دشوار، ترسناک، سهمگین، شدید، جامد، خالص، توپر، زمخت، تنومند، نا هموار، پیچ و تابدار، بارور، فراوان، حاصلخیز، زایا، پرزا، با اسطقس، پی دار، سخت پی، چاق و چله، ستبر، ضخیم، اصلی، عمده، مهم، با اهمیت، تمام، بی نقص، خوش بنیه، سالم، شجاع، دلیرانه، دلاور، تهمتن، مرد، گوشتالو، پرعضله، ماهیچهدار، پر رگ و پی، پر رو، پر عصب، عصبانی، رسا، قوی و واضح، بلند صدا، پر صدا، تندکار، وخیم، شهوانی، دومشتی