جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

hārun
aaron  |

هارون

معنی: هارون . (ص ، اِ) قاصد و پیک . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا). قاصد که بر کمر زنگله داشته تا کس از راه داران و حجاب مانع او نشوند و مردم وی را بشناسند. (یادداشت مؤلف ) :
ستاره بین که فلک را جلاجل کمر است
که بر کمرگه هارون جلاجل است صواب .
خاقانی .
کآسمان را به حکم هارونیش
ز اختران زنگل روان بستند.
خاقانی .
چرخ هارون کمردارش و چون هارونان
ز انجمش زنگله ها در کمر آویخته اند.
خاقانی .
هارون صدر اوست فلک زآنکه انجمش
هر شب جلاجل کمر است از زر سخاش .
خاقانی .
هارون تو ماه وز ثریاش
شش زنگله در میان ببینم .
خاقانی .
دید که در لشکرش قیصر هارون شده ست
زآن کله زهره ساخت زنگل هارون فلک .
خاقانی .
|| پاسبان . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) :
سام نریمان چاکرش ، رستم نقیب لشکرش
هوشنگ هارون درش ، جم حاجب بار آمده .
خاقانی .
هفت هارون بر در سلطان غیب
از چه سان فرمان روان دانسته اند.
خاقانی .
آذین باغ دولت و هارون درگهت
از قصر قیصریه و قیصر نکوتر است .
خاقانی .
صفوةالدین زبیده ٔ عجم آنک
دهر هارون آستانه ٔ اوست .
خاقانی .
جلاجل زنان گفت هارون شاه
که شه تاجور باد و دشمن تباه .
نظامی .
سخائی که اگر مزرعه ٔ دنیا را به اقطاع به سگ داری دهد در چشم مکرمت او آن وزن سنجدی نسنجد و اگر جمله ٔ خزائن قارون به هارونی بخشد، آن در حوصله ٔ او قدر کنجدی نگنجد. (المضاف الی بدایع الازمان فی وقایع کرمان چ عباس اقبال ص 25). || نقیب . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (برهان ). || شاطر. (حاشیه ٔ برهان قاطعچ معین ) (آنندراج ).
... ادامه
400 | 0
مترادف: 1- نقيب، نگهبان 2- پاطر، پيك، قاصد
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) [عبری؟] [قدیمی]
مختصات: (ص . اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم خاص اشخاص
آواشناسی: hArun
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 262
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
aaron
ترکی
harun
فرانسوی
aaron
آلمانی
aaron
اسپانیایی
aarón
ایتالیایی
aronne
عربی
هارون
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "هارون" در زبان فارسی نامی است که به‌طور خاص به شخصیت‌های تاریخی و مذهبی اشاره دارد، به‌خصوص در ارتباط با پیامبر موسى (ع). در نگارش و استفاده از این کلمه، قواعد زیر را می‌توان مورد توجه قرار داد:

  1. حروف آغازین: نام "هارون" با حرف هاء آغاز می‌شود که در زبان فارسی به صورت /h/ بیان می‌شود. توجه به نقطه‌گذاری در نگارش این کلمه حائز اهمیت است.

  2. نقطه‌گذاری: از آن‌جا که "هارون" یک نام خاص است، آن را باید با حروف بزرگ در ابتدای جملات بنویسید. به‌عنوان مثال: "هارون در تاریخ اسلام جایگاه ویژه‌ای دارد."

  3. تلفظ صحیح: این کلمه به‌صورت «هارون» تلفظ می‌شود. نکته مهم در تلفظ این است که «ا» در وسط کلمه، صدای کوتاه است و «ر» هم باید به‌طور واضح بیان شود.

  4. قید و بند در جملات: وقتی از "هارون" در جملات استفاده می‌شود، توجه به محل قرارگیری جمله و ساختار زبانی آن اهمیت دارد. به‌عنوان مثال:

    • "هارون برادر موسی (ع) بود."
    • "کتاب‌هایی درباره تاریخ هارون نوشته شده است."
  5. نقش نحوی در جمله: "هارون" معمولاً به‌عنوان فاعل یا مفعول در جملات استفاده می‌شود. مثلاً:
    • فاعل: "هارون در میقات خداوند دعا کرد."
    • مفعول: "مردم به هارون احترام می‌گذاشتند."

با رعایت این نکات می‌توانید از کلمه "هارون" به‌طور صحیح و مؤثر در نگارش فارسی خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. هارون همیشه در درس‌هایش جدی و کوشاست و به موفقیت‌های زیادی دست یافته است.
  2. در جشن تولد هارون، همه دوستانش دور او جمع شدند و شادی کردند.
  3. هارون به تازگی تصمیم گرفته است که سفرهای جدیدی به کشورهای مختلف انجام دهد.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری