جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

hodhod
hoopoe  |

هدهد

معنی: هدهد. [ هَُ هَُ ] (ع اِ) هر مرغ که بانگ و فریاد کند. || کبوتر بسیاربانگ . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || پوپک . ج ، هداهد، هداهید. (منتهی الارب ). بوبو. بوبویه . پوپو. مرغ سلیمان . شانه سر. شانه سرک . بوبوک . ابوالربیع. ابوالاخبار. (یادداشت به خط مؤلف ). گوشت این پرنده در قدیم مصارف طبی بسیار داشته و در درمان بیماریها تجویز می شده است . (ازتحفه ٔ حکیم مؤمن ). پرنده ای است دارای خطوط و الوان مختلف . طبعاً بدبوی است چون آشیانه ٔ خود را در زباله ها گذارد. کنیت آن ابوالاخبار، ابوالثمامه ، ابوروح ، بوسجار و ابوعبادات است . (اقرب الموارد) :
وین هدهد بدیع در این اول ربیع
برُجاس وار تاجی بر سر نهاده وی .
منوچهری .
هدهد چو کنیزکی است دوشیزه
با زلف ایاز و دیده ٔ فخری .
منوچهری .
قمری به مژه درون کشد شعری را
هدهد بسر اندرون زند تیر خدنگ .
منوچهری .
مکن گر راستی ورزید خواهی
چو هدهد سر بپیش شه نگونسار.
ناصرخسرو.
اینت بلقیسی که بر درگاه او
هدهد دین را تولا دیده ام .
خاقانی .
هدهدی گر عروس ملک مرا
خبرآور تویی و نامه سپار.
خاقانی .
تا چو هدهد تاجداری بایدت در حلق دل
طوطی آسا طوق آتش کم نخواهی یافتن .
خاقانی .
پر هدهد به زیر پر عقاب
گوی برد از پرندگان بشتاب .
نظامی .
نوبت هدهد رسید و پیشه اش
و آن بیان صنعت و اندیشه اش .
مولوی .
هدهد قواده در جایی که باشد تاجدار
عار نبود باز را در عهد او بی افسری .
سیف اسفرنگ .
ز نام خود به طمع اوفتاد غافل از این
که هدهدی نشود پادشا به یک افسر.
قاآنی .
... ادامه
430 | 0
مترادف: پوپك، شانه بسر
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی] (زیست‌شناسی)
مختصات: ( هُ هُ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: hodhod
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 18
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
hoopoe | lapwing , pewit
ترکی
İbibik
فرانسوی
huppe
آلمانی
wiedehopf
اسپانیایی
abubilla
ایتالیایی
upupa
عربی
الهدهد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «هدهد» در زبان فارسی به معنای نوعی پرنده است و برای نوشتن و استفاده صحیح از آن، قواعد خاصی وجود دارد. در ادامه به چند نکته نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نوشتن صحیح: کلمه «هدهد» باید به صورت دقیق و با املای صحیح نوشته شود. این کلمه به صورت «هدهد» با دو دندانه «د» در انتها نوشته می‌شود.

  2. تک‌ذاتی یا معرفه: در جمله، بسته به معنای مورد نظر، می‌توان این کلمه را به عنوان اسم معرفه (مثلاً: «این هدهد زیباست») یا اسم نکره (مثلاً: «یک هدهد در باغ دیده شد») استفاده کرد.

  3. راکورد فرهنگی: هدهد در ادبیات فارسی، به‌خصوص در اشعار و داستان‌ها، جایگاه ویژه‌ای دارد. این پرنده در اشعار و قصه‌ها معمولاً نماد پیام‌آوری و دوراندیشی است.

  4. تلفظ: تلفظ صحیح این کلمه به صورت «hod-hod» است و در زبان‌های مختلف ممکن است تلفظ‌های متفاوتی داشته باشد.

  5. نکات نگارشی: هنگامی که از «هدهد» در متون استفاده می‌کنید، به ساختار جملات و قواعد نگارشی دیگر نیز توجه کنید، تا جمله‌ها به درستی و به‌طور واضح بیان شوند.

استفادهٔ درست از این کلمه در نوشتار و گفتار می‌تواند به زیبایی ادبیات فارسی کمک کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. هدهد پرنده‌ای زیبا و رنگارنگ است که با صدای خاصش شناخته می‌شود.
  2. در داستان‌های قدیمی، هدهد به عنوان پیام‌آور و راهنمای سلیمان پیامبران مورد ستایش قرار می‌گرفت.
  3. هدهد معمولاً در مناطق گرمسیری زندگی می‌کند و به دنبال غذاهایی مانند حشرات و کرم‌ها می‌گردد.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری