جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: هشتن . [ هَِ ت َ / هََ ت َ ] (مص ) گذاشتن . (برهان ).نهادن . روی چیزی یا بر جایی قرار دادن : چون درآمد آن کدیور مرد رفت بیل هشت و داسگاله برگرفت . رودکی . تو حاصل نکردی به کوشش بهشت خدا در تو خوی بهشتی نهشت . سعدی . - فروهشتن . رجوع به فروهشتن شود. || باقی گذاشتن . به جای گذاشتن پس از خود : پس بیوبارید ایشان را همه نه شبان را هشت زنده نه رمه . رودکی . نهشت از دلیران خود هیچ یک که آرند هر بادپا را به تک . فردوسی . همه خاک دارند بالین و خشت خنک آنکه جز نام نیکی نهشت . فردوسی . چون باید مرد و آرزوها همه هشت چه مور خورد به گور و چه گرگ به دشت . خیام . نیکبخت آنکه خورد و کشت و بدبخت آنکه مرد و هشت . (گلستان ). || رهاکردن . (برهان ). واگذاشتن . ول کردن : سوی مرزدارانْش نامه نوشت که خاقان ره رادمردی بهشت . فردوسی . چو قیصر که فرمان یزدان بهشت به ایران به جز تخم زفتی نکشت . فردوسی . قیامت کسی ره بَرَد در بهشت که معنی طلب کرد و دعوی بهشت . سعدی . دل به بازارها گرو کرده کهنه را هشته قصد نو کرده . اوحدی . در عیش نقد کوش که چون آبخور نماند آدم بهشت روضه ٔ دارالسلام را. حافظ. - از دست هشتن ؛ رها کردن . قطع امید کردن . ترک گفتن : از دست چرا هشت سر زلف تو حافظ تقدیر چنین بود چه کردی که نهشتی ؟ حافظ. - از یاد هشتن ؛ از دست هشتن . رها کردن . فراموش کردن : جزیاد تو در خاطر من نگذرد ای جان با آنکه تو یکباره ام از یاد بهشتی . سعدی . || روان کردن : به جایی نخوابدعقاب دلیر که آبی توان هشتن او را به زیر. نظامی . || آویختن . (برهان ). رجوع به فروهشتن و فروهلیدن و هلیدن شود. 1- قراردادن، گذاشتن، نهادن
2- ترك كردن، رها كردن hydro المائية
... ادامه
1913|0
مترادف:1- قراردادن، گذاشتن، نهادن
2- ترك كردن، رها كردن
کلمه «هشتن» به عنوان اسم در زبان فارسی به معنی «نشتن» یا «نشستن» به کار میرود و در برخی از موارد به عنوان فعل نیز در جملهها به کار میرود. در اینجا چند نکته و قاعده نگارشی مرتبط با این کلمه را بررسی میکنیم:
استفاده از «هشتن» به عنوان اسم: این کلمه معمولاً به عنوان یک اسم استفاده میشود و به مفهوم نشستن در جایی دلالت دارد. در جملات میتواند به صورت زیر ظاهر شود:
من بر روی زمین هشتن.
او در گوشهای هشتن.
قواعد نحوی:
اگر از «هشتن» به عنوان فعل استفاده شود، باید به شکل مناسب صرف شود. مثلاً:
من هشتیدم.
او هشتید.
استفادههای ادبی: در ادبیات فارسی، این کلمه ممکن است به صورت مجازی یا کنایی به کار رود. مثلاً در اشعار:
«بر سر دل هشتیم» (به معنای نشستن بر دل و دلباختن به کسی).
توجه به علامتگذاری: در نگارش متنی که شامل این کلمه است، توجه به اصول نگارشی مانند فاصله گذاری و استفاده درست از ویرگول و نقطه مهم است.
جایگزینی با کلمات مشابه: در برخی مواقع میتوان از کلمات مشابه مانند «نشستن» نیز استفاده کرد، اما به طور کلی بستگی به سبک نوشتاری و زمینه محتوا دارد.
نکات خاص در اصطلاحات: بررسی کنید که آیا این کلمه در برخی اصطلاحات یا عبارات خاص معانی دیگری دارد یا خیر.
در نهایت، برای استفاده صحیح از کلمه «هشتن» به متن و سیاق جملات توجه کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
امروز در کلاس ریاضی، معلم دربارهی ماجرای هشتن و ارزش آن صحبت کرد.
او همیشه میگفت که در تلاش برای هشتن و رسیدن به اهدافش است.
برای موسسهای که به هشتن و فرهنگسازی میپردازد، پروژههای جدیدی در نظر گرفته شده است.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر