جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

ho[w]daj
howdah  |

هودج

معنی: هودج . [ هََ / هُو دَ ] (ع اِ) چیزی چون سبدی بزرگ و سایبانی بر سر آن که بر پشت اشتر نهند و بر آن نشینند و آن مانند کجاوه و پالکی جفت نیست . (یادداشت مؤلف ). کجاوه ای که در آن زنان نشینند و عماری شتر. (غیاث ). هوده . بارگیر. (منتهی الارب ) :
ز ایوان شاه جهان تا به دشت
همی اشتر و اسب و هودج گذشت .
فردوسی .
ز هودج فروهشته دیبا جلیل
سپاه ایستاده رده خیل خیل .
فردوسی .
صحن زمین ز کوکبه ٔ هودج آنچنانک
گفتی که صدهزار فلک شد مشهرش .
خاقانی .
آن به که پیش هودج جانان کنی نثار
آن جان که وقت صدمه ٔ هجران شود فنا.
خاقانی .
طالعش را شهسواری دان که بار هودجش
کوهه ٔ عرش معلا برنتابد بیش از این .
خاقانی .
پرده نشینان که درش داشتند
هودج او یک تنه بگذاشتند.
نظامی .
آنکه با یار هودجش نظر است
نتواند به ساربان گفتن .
سعدی .
تو خوش خفته در هودج کاروان
مهار شتر در کف کاردان .
سعدی .
- هودج خانه ؛ هودج . عماری :
سرافیل آمد و پر برفشاندش
به هودج خانه ٔ زخرف نشاندش .
نظامی .
- هودج نشین ؛ آنکه در هودج نشیند. (یادداشت مؤلف ).
... ادامه
712 | 0
مترادف: تخت روان، عماره، كجاوه، محمل
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی، جمع: هوادِج] [قدیمی]
مختصات: (هَ دَ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: hudaj
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 18
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
howdah | hoodaj
ترکی
hodge
فرانسوی
hodge
آلمانی
hodge
اسپانیایی
hodge
ایتالیایی
hodge
عربی
هودج
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "هودج" به معنی "چادر" یا "خیمه" به کار می‌رود و می‌تواند به تنهایی یا به عنوان بخشی از یک جمله استفاده شود. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و دستوری مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نحوه نوشته شدن: کلمه "هودج" با حروف فارسی به این صورت نوشته می‌شود و نیازی به علامت خاصی ندارد.

  2. جمع بستن: جمع این کلمه به شکل "هودج‌ها" ساخته می‌شود. در فارسی برای جمع بستن، عموماً پسوند "-ها" به کلمه افزوده می‌شود.

  3. استفاده در جملات:

    • به عنوان فاعل: "هودج بر روی شتر قرار داشت."
    • به عنوان مفعول: "او هودج را در میدان برپا کرد."
    • به عنوان صفت: "آن هودج زیبا و بزرگ است."
  4. هجاها و تلفظ: کلمه "هودج" از دو هجا تشکیل شده است: "هو" و "دج". در تلفظ، تأکید معمولاً بر هجای اول است.

  5. قواعد املایی: در نوشتار، آن باید به صورت صحیح و بدون اشتباه املایی نوشته شود. برای مثال، نباید به صورت "هاودج" یا "هودج" با حروف نادرست نوشته شود.

  6. نکات خاص: این واژه در متون ادبی و شاعرانه نیز ممکن است به کار رود. در این موارد، می‌توان از آن به عنوان نماد یا کنایه برای مفاهیم مختلف استفاده کرد.

این نکات می‌توانند به شما در استفاده صحیح از کلمه "هودج" در نگارش و گویش کمک کنند. اگر سوال خاص‌تری در مورد این کلمه یا کاربرد آن دارید، خوشحال می‌شوم به شما کمک کنم.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در مراسم عروسی سنتی، عروس در هودج زیبا و رنگارنگی بر دوش خانواده‌اش حمل می‌شود.
  2. هودج به‌عنوان یک نوع وسیله حمل و نقل در گذشته، به ویژه برای سفرهای طولانی در مناطق بیابانی استفاده می‌شد.
  3. معمولا در جشن‌های محلی، مسابقات هودج‌سواری برگزار می‌شود که به شیرینی و جذابیت این مراسم می‌افزاید.

واژگان مرتبط: هوده، کجاوه

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری