جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: واقع. [ ق ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از وقوع . رجوع به وقوع شود. || حاصل . (اقرب الموارد). || آنکه سنگ آسیا را نقر کند. || مرغ که بر درخت باشد یا لانه گرفته باشد. (اقرب الموارد). || مرغ فرود آینده از هوا. (منتهی الارب ) (آنندراج ). - نسر واقع . رجوع به ذیل همین کلمه شود. || آنچه واجب میگردد. لازم . || ثابت . || وضع شده . || نصب شده . || آن که ظاهر میشود و پدید می آید و میرسد. (ناظم الاطباء). || راست . درست . محقق . صحیح . یقین . - غیرواقع ؛ نادرست . ناصحیح . || حقیقت . - درواقع ؛ در حقیقت . فی الواقع. || (اصطلاح نحوی ) کوفیان فعل متعدی را گویند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || (اِ) (اصطلاح کلامی ) از نظر متکلمان لوح محفوظ. (تعریفات جرجانی ). || (اصطلاح فلسفی ) در نظر حکما عقل فعال . (تعریفات جرجانی ). || عالم خارج . (کشاف اصطلاحات الفنون ). || آنچه در نفس الامر است . (فرهنگ علوم عقلی سیدجعفر سجادی ). || (اصطلاح منطقی )قضیه ٔ صادقه . (از فرهنگ علوم عقلی ). || مطابقت قضیه ٔ دینیه با خارج . رجوع به صادق و حق و نفس الامر شود. (فرهنگ علوم عقلی ). || (اصطلاح عرفانی ) هجویری در این باره چنین آرد: مراد از واقع معنائی است که اندر دل پدید آید و بقا یابد برخلاف خاطر و بر هیچ وجه مرطالب را آلت دفع کردن آن نباشد چنانکه گویند «حط علی قلبی و وقع فی قلبی » پس دلها محل خواطرند اما واقع جز بر دل صورت نگیرد که حشو آن جمله حدیث حق باشد و از این جهت است که چون مرید را در راه حق بندی پدید آید آن را قید گویند و گویند واقعی افتاد. (کشف المحجوب ص 502، از فرهنگ مصطلحات عرفا تألیف سیدجعفر سجادی ). 1- حقيقت، درست، راست، صحيح، محقق
2- حادث bestead, bested, real هزم، أكثر ما يكون، أحسن hakikat fait tatsache hecho fatto
کلمه «واقع» در زبان فارسی به معانی مختلفی میتواند به کار رود و در قواعد نگارش فارسی نکات زیر را میتوان در مورد آن مدنظر قرار داد:
معنا: کلمه «واقع» به معنای «وجود داشتن» یا «رخ دادن» است. این کلمه در اصطلاحات مختلف، مانند «واقعیت» یا «واقعی» نیز کاربرد دارد.
نحوهٔ استفاده:
واژهٔ «واقع» بهطور معمول بهعنوان یک صفت یا قید به کار میرود. برای مثال: «حقیقت واقع» یا «مواقع خاص».
نحوهٔ املایی:
در نوشتار، باید دقت شود که کلمه «واقع» به درستی و بدون اشتباه املایی نوشته شود.
کلمهٔ واقع نباید با حروف دیگر به اشتباه ترکیب شود (مثلاً «واقعه» یا «واقعی» دو واژهٔ متفاوتاند).
فعل «واقع شدن»:
در برخی جملات از ترکیب «واقع شدن» استفاده میشود. بهطور مثال: «حوادث ناگوار واقع شد» مناسب است.
نشانههای نگارشی:
هنگام استفاده از کلمه «واقع» در جملات، باید به نشانههای نگارشی نظیر کاما (،) و نقطه (.) توجه کرد. اگر این کلمه در میانه جمله قرار گیرد، معمولاً از کاما برای جدا کردن آن از دیگر بخشها استفاده میشود.
جایگاه کلمه در جمله:
کلمهٔ «واقع» میتواند در جملات بهعنوان فاعل، مفعول یا صفت به کار رود و بسته به جایگاه آن در جمله، میتواند معانی متفاوتی داشته باشد.
با رعایت این نکات، میتوان کلمه «واقع» را بهدرستی در نگارش فارسی به کار برد. اگر سوال خاصی دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
واقعیت زندگی گاهی اوقات از رویاها سختتر است.
او در واقع به دنبال یافتن پاسخ سوالاتش بود.
واقعاً نمیتوانم تصمیم بگیرم که کدام گزینه بهتر است.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر