ورزانیدن
licenseمعنی کلمه ورزانیدن
معنی واژه ورزانیدن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
328
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
to make
عربی
جعل | صنع , خلق , فعل , ربح , تجبر , حضر , شن , تصرف , حول , أنتج , نجح , عوض , أسعد , أحدث , غلق , هيأ , بنى , أضرم , عين , اعتبر , اندفع , تناول , أكرهه على , وصل , أحرز هدفا , تملق , بدأ عملا , إندفع نحو , إتخذ قرارا , ليصنع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "ورزانیدن" یک فعل از زبان فارسی است که به معنای "نمیتوانستم" یا "نمیتوانند" کاربرد دارد. این فعل به شکل "ورزانیده" نیز به کار میرود و به طور کلی به حرکتی اشاره دارد که با جزئیات یا ظرافت انجام میشود.
در خصوص قواعد نگارشی و دستوری این کلمه، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
-
صرف فعل: این کلمه به عنوان یک فعل باید به تناسب فاعل و زمان صرف شود. مثلاً "من ورزانم" یا "او ورزانید".
-
استفاده درست در جملات: کلمه "ورزانیدن" باید در جملات به طور صحیح و منطبق با ساختار گرامری فارسی به کار رود. برای مثال:
- "او در باغ ورزانید."
- "ما باید این کار را ورزانید."
-
هماهنگی با فاعل: فعل باید با فاعل جملات همخوانی داشته باشد؛ مثلاً برای فاعل مؤنث یا مذکر، صرف فعل متفاوت خواهد بود.
- نکات نگارشی: کلمات باید با حروف درست نوشته شوند و از علائم نگارشی مناسب مانند ویرگول و نقطه در جملات استفاده گردد.
اگر اطلاعات بیشتری در مورد کاربرد یا ساختار خاصی از این کلمه نیاز دارید، لطفاً بفرمایید!