جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: ورزیدن . [ وَ دَ ] (مص ) برزیدن . کار کردن . (فرهنگ فارسی معین ) (ناظم الاطباء).عمل کردن . به کار بردن . || کوشیدن . جهد کردن . کوشش و سعی نمودن . (ناظم الاطباء). || پیاپی انجام دادن . (فرهنگ فارسی معین ) : بیا با ما مورز این کینه داری که حق صحبت دیرینه داری . حافظ (از فرهنگ فارسی معین ). || ممارست کردن . (فرهنگ فارسی معین ). || حاصل کردن . (آنندراج ) (فرهنگ فارسی معین ). تحصیل کردن . اندوختن . (ناظم الاطباء). کسب نمودن . (آنندراج ) (ناظم الاطباء).کسب کردن . به دست آوردن . (ناظم الاطباء) : سخندانی وخوشخوانی نمیورزند در شیراز بیاحافظ که تا خود را به ملک دیگر اندازیم . حافظ. || کشتن . (ناظم الاطباء). زراعت کردن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || عادت نمودن . خوی کردن . خو گرفتن . ریاضت کشیدن . || به مشقت و محنت به دست آوردن . || نتیجه گرفتن . || دمیدن . || نازیدن . افتخار نمودن . || محنت کشیدن . (ناظم الاطباء). || مالش دادن . مشت و مال دادن خمیر. || پیروی کردن . (یادداشت مرحوم دهخدا): ورزیدن راه و رسم یا دینی ؛ پیروی کردن آن راه و رسم وپیروی کردن آن دین : که دین مسیحا ندارد درست ره گبرگی ورزد و زندو است . فردوسی . knead, train, take دلك، عجن، جبل مخلوط کردن، خمیر کردن، مالیدن، خمیر درست کردن، سرشتن، ورزش کردن، تعلیم دادن، مشق کردن، تربیت کردن، پروردن
کلمه "ورزیدن" در زبان فارسی به معنای تمرین کردن، فعالیت بدنی کردن و یا در زمینه‌های مختلف مانند یادگیری یا مهارت‌آموزی آمده است. در زیر، چند نکته در مورد استفاده و نگارش این کلمه و قواعد مرتبط با آن آورده شده است:
استفاده در جملات: کلمه "ورزیدن" معمولاً به عنوان فعل استفاده می‌شود و می‌تواند در زمان‌های مختلف صرف شود. به عنوان مثال:
من ورزش می‌کنم. (مضارع)
من روز گذشته ورزش کردم. (ماضی)
ترکیب‌ها: این کلمه می‌تواند با دیگر کلمات ترکیب شود و معانی مختلفی پیدا کند، مانند "ورزش کردن" که به معنای انجام فعالیت‌های بدنی است.
قواعد املایی: در نوشتار، کلمه "ورزیدن" باید به درستی و بدون اشتباه املایی نوشته شود. این به منزله درست خواندن و نوشتن آن است.
توجه به زبانی محاوره‌ای: در زبان محاوره‌ای ممکن است به جای "ورزیدن" از معادل‌های دیگری مانند "ورزش کردن" یا "تمرین کردن" نیز استفاده شود.
نکات نگارشی: از نظر دستوری، پس از استفاده از "ورزیدن" معمولاً یک حرف جر (مانند "به") یا مفعول نیاز است تا جمله کامل شود. برای مثال:
او به ورزش ورزیدن علاقه دارد.
با رعایت این قواعد می‌توان به‌خوبی از کلمه "ورزیدن" در نوشتار و گفتار استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
معلم همیشه به ما توصیه می‌کند که برای حفظ سلامتی، به ورزش کردن و ورزیدن اهمیت بدهیم.
او هر روز صبح برای ورزیدن به پارک می‌رود تا آمادگی جسمانی خود را افزایش دهد.
ورزش‌های گروهی به بهبود روحیه و ایجاد انگیزه برای ورزیدن کمک می‌کنند.
