جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

yaxni
ice  |

یخنی

معنی: یخنی . [ ی َ ](ص ، اِ) به معنی پخته باشد که در مقابل خام است . (برهان ). پخته . ضد خام . (ناظم الاطباء). پخته . (انجمن آرا) (از آنندراج ). پخته و مطبوخ . (غیاث ) :
خیز ای وامانده ٔ دیده ضرر
باری این حلوای یخنی را بخور .
مولوی .
- یخنی کردن گوشت ؛ پختن آن . غذا درست کردن از آن :
بگو به مطبخی ما که گوشت یخنی کن
ز بهر قلیه و بورک در آب آن انداز.
بسحاق اطعمه (دیوان ص 66).
|| گوشت پخته شده ٔ گرم یا سرد. (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (برهان ). گوشت پخته شده . (غیاث ). گوشت مهراپخته و معروف است . (لغات دیوان بسحاق اطعمه ): لحم مسلوق ؛ گوشت یخنی . (یادداشت مؤلف ). هلاب ؛ گوشت یخنی . (بحرالجواهر). || طعامی معروف . (آنندراج ). آبگوشت . طخیفه . آبگوشتی که در آن سیر و سبزی باشد: یخنی ساده . یخنی کلم . یخنی بادنجان . (یادداشت مؤلف ). خبینه . (بحر الجواهر) :
هرکه یخنی و کماج است مراد دل او
از بر کاک و زلیبی سفرش باید کرد.
بسحاق اطعمه (دیوان ص 53).
من گرسنه و سیر نگردیده ز توشه
هم با سر انبانه ٔ یخنی بفره بست .
بسحاق اطعمه (دیوان ص 43).
(نشستگاهش ) از قوصره ٔ خرما (رانش ) از یخنی (کنده ٔ زانو). (رساله ٔ خوابنامه ٔ بسحاق ص 152). بحمداﷲ که در این پای تخت دو نوخاسته هستند که در وقت مردی بوسه به لب تیغ آبدار می دهند یکی یخنی و یکی بریان ... یخنی و بریان گفتند الشباب شعبة من الجنون ما جوانان درشت خوییم و ناگاه کنده ای فروگوییم . (بسحاق اطعمه ص 133).
اینهمه نرمی تا بکی ای نان
با دل سخت یخنی بریان .
بسحاق اطعمه .
کماج گرم به دست آرو یخنیی بسحاق
که هرکجا که روی مثل این دو نیست رفیق .
بسحاق اطعمه .
ور کماج گرم و یخنی داری اندر توشه دان
گر پیاز کنده در انبان نباشد گو مباش .
بسحاق اطعمه .
از آن جوش یخنی برآورد کف
سر تیغ یاغی گرفتی بکف .
بسحاق اطعمه .
شد از موج برفاب لرزنده خنب
کماج آمداز زخم یخنی بجنب .
بسحاق اطعمه .
در غارت خوان یخنی بردار و غنیمت دان
ترکانه اگر داری صوفی سر تاراجی .
بسحاق اطعمه .
دست بر دنبه ٔ بریان زن و یخنی بگذار
سخن پخته همین است نصیحت بشنو.
بسحاق اطعمه .
هر طعامی در زمانی لذت دیگر دهد
صبح بغرا، چاشت یخنی ، قلیه شب ، کیپا سحر.
بسحاق اطعمه .
|| ذخیره یعنی هر چیز از مال و زر و اسباب و غله و حبوب و حیوانات و جز آن که وی را نگاهدارند تا هنگام حاجت به کار آید. (از برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ) (ناظم الاطباء). ذخیره . کریص . (منتهی الارب ). چیزی ذخیره نهاده از هر جنس که به روز ضرورت به کار آید. (انجمن آرا) (آنندراج ) (غیاث ). ذخر. ذخیره . پس انداز. پس افت . اندوخته . پس اوکند. (یادداشت مؤلف ) :
مخور غم ز صیدی که ناکرده ای
که یخنی بود هرچه ناخورده ای .
نظامی .
ادخار؛ یخنی ساختن . ذاخر؛ یخنی نهنده . (منتهی الارب ). ذخیره ؛ یخنی . پنهان کرده . (دهار). ذاخر، مدخر؛ یخنی نهنده . (یادداشت مؤلف ).
- یخنی نهاده ؛ ذخیره نهاده . (ناظم الاطباء). ذخر. مدخر. و رجوع به یخنی نهادن شود.
- امثال :
هرچه نخوری یخنی بود . قرةالعیون . (از امثال و حکم دهخدا).
... ادامه
671 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [قدیمی]
مختصات: (یَ) (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: yaxni
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 670
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
ice
ترکی
buzlu
فرانسوی
glacé
آلمانی
eisig
اسپانیایی
glacial
ایتالیایی
ghiacciato
عربی
جليد | ثلج , برود , إكتسى بالجليد , كسا بالثلج , أصبح باردا
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «یخنی» به معنای یک نوع خوراک است که معمولاً از ترکیب گوشت و سبزیجات و برنج تهیه می‌شود. در نگارش و استفاده از این کلمه چند نکته وجود دارد:

  1. نوشتار صحیح: این کلمه به صورت «یخنی» نوشته می‌شود و در ادب فارسی با همین نوشتار مرسوم است.

  2. استفاده در جمله: برای استفاده از کلمه «یخنی» در جمله‌ها، می‌توان از آن به عنوان اسم خاص غذا استفاده کرد. به عنوان مثال:

    • «من یخنی درست کردم.»
    • «این یخنی بسیار خوشمزه است.»
  3. قواعد صرف و نحو: «یخنی» یک اسم غیرقابل شمارش است و معمولاً بدون تغییر در جمع به کار می‌رود. به عنوان مثال: «چند یخنی» به طور معمول درست نیست و باید به صورت «چند نوع یخنی» گفته شود.

  4. معنا و مفهوم: در مواقعی که به ترکیب این واژه با دیگر کلمات می‌پردازید، مانند «یخنی مرغ» یا «یخنی گوشت»، باید به دقت به نوع گوشت یا عنصر اصلی یخنی توجه کنید.

  5. پرهیز از جابجایی: در نگارش، از جابجایی یا تغییر ترتیب حروف و صامت‌های کلمه «یخنی» باید پرهیز کرد تا دچار اشتباه نوشتاری نشوید.

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه «یخنی» به طور صحیح و مؤثر در نوشته‌ها و مکالمات خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. امروز برای ناهار تصمیم گرفتم یه یخنی خوشمزه با گوشت قرمز درست کنم.
  2. بوی خوش یخنی لیمویی که مادرهایم پخته بود، تمام خانه را پر کرده بود.
  3. در روزهای سرد زمستان، هیچ چیز بهتر از یک کاسه یخنی داغ نیست.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری