جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

ya'qub
jacob  |

یعقوب

معنی: یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن اسحاق بن ابراهیم . نام پسر اسحاق پیغمبر و او را اسرائیل نیز گویند و با عیصو از یک شکم زاییده شدند. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نام پیغمبری که پدر یوسف بود و این لفظ عبرانی است نه عربی . (آنندراج ) (غیاث ). یکی از انبیای بنی اسرائیل ، پدر یوسف ، روضه اش به شام به شهر مسجد ابراهیم است . (حدودالعالم ). یعقوب را دوازده پسر بود.چون او را اجل نزدیک رسید فرزندان او به بالینش حاضر آمدند. یعقوب فرزندان یوسف را چون فرزندان خود از جمله ٔ اسباط قرار داد. یوسف را وصیت کرد و گفت برادران را نیکو دار اگرچه ایشان با تو زشتی کردند. یوسف پذیرفت . یعقوب به پیش خدا شد و یوسف او را دفن کرد وطبق وصیت خود پس از 80 روز برگرفتند و به زمین کنعان بردند نزدیک پدر و جدش اسحاق و ابراهیم . و سبب نزول آیه ٔ شریفه ٔ «اءَم کنتم شهداء اذ حضر یعقوب الموت اذ قال لبنیه ما تعبدون من بعدی قالوا نعبد الهک و اله آبائک ابراهیم و اسماعیل و اسحاق الهاً واحداً و نحن له مسلمون » این بود که جهودان دعوی کردند که او را وفات رسید فرزندان را به جهودی وصیت کرد و حق تعالی رو کرد بر ایشان . (از تفسیر ابوالفتوح رازی ج 1 صص 318-322). یکی از اجداد عبرانیان است . وی پسر اسحاق و رفقه و جفت و توأم عیسوبود. اسم او از واقعه ای که در وقت ولادتش روی داد مشتق شده است . با عیسو مختلف الذوق بود. عیسو صیاد و چادرنشین و قدری خودخواه بود و می خواست نبوت را ازآن ِ خود سازد ولی یعقوب به واسطه ٔ حیله ٔ رفقه که اسحاق رافریفت و برکت را از برای یعقوب گرفت به نبوت رسید. خلاصه وقتی که یعقوب از پدر خویش مفارقت گزید 50 و به قولی 78 ساله بود. با اینکه خطا ورزید وارث وعده ها شد. در اواخر عمر به مصر رفت و پیری خود را در آنجا به سر برد. هنگام فوت یوسف را برکت داد و ایشان را از امور آینده آگاهی داد. خلاصه در 147سالگی روح پاک را تسلیم کرد. اهل مصر جسد مبارکش را حنوط نمودند و یوسف و برادران هنگام کوچ از مصر جسد آن حضرت را با خود آوردند و در مغاره ٔ مکفیله دفن نمودند. (از قاموس کتاب مقدس ). از انبیای عظام و نوه ٔ ابوالانبیاء حضرت ابراهیم و پسر حضرت اسحاق و همزاد عیسو بود. حضرت اسحاق می خواست نبوت را به عیسو بدهد ولی چون چشمش نمی دید زنش به جای عیسو به حیله یعقوب را که مورد علاقه اش بود پیش شوهر آورد و او نبوت را به یعقوب داد. یعقوب 14 سال برای دایی خود «لابان » خدمت شبانی کرد تا اودختر بزرگ خود «لایا» و دختر کوچکش «راحیل » را که مورد علاقه ٔ یعقوب بود به وی داد. از لایا، روبیل و یهودا و شمعون ، و از راحیل حضرت یوسف و بنیامین و از کنیزان هفت پسر دیگر داشت که جمعاً دوازده اسباط را تشکیل می دادند. حضرت یعقوب لقب اسرائیل داشت که به معنی بنده ٔ خداست و قوم بنی اسرائیل بدان حضرت منسوبند. یعقوب 2206 سال پیش از میلاد مسیح به دنیا آمده است . (از قاموس الاعلام ترکی ). خواهرزاده ٔ شعیب و پسر اسحاق از ربکا (راحیل ) ملقب به اسرائیل که به فراق یوسف پسرخویش سالها گریست و نابینا گشت . وقتی یوسف را به عزیزی مصر گزیدند، پدر را به مصر خواند و در آنجا چشمان یعقوب روشن گشت و اسباط دوازده گانه از پشت دوازده پسر باشند و نام پسران این است برطبق نقل مؤلف یوسف و زلیخا که موافق با عربی آن نیز هست : یوسف ، ابن یامین ، یهودا، یساخر، لاوی ، حادیه ، ازیر، شمعون ، زبولون ،نفتالی ، روبین ، دانه . (یادداشت مؤلف ) :
یکی چون دیده ٔ یعقوب و دیگر چون رخ یوسف
سدیگر چون دل فرعون و چارم چون کف موسی .
منوچهری .
یکی یعقوب ِ بِن اسحاق و دیگر یوسف چاهی
سیم ایوب پیغمبر، چهارم یونس متی .
منوچهری .
رسید نوبت یعقوب تا صدوهفتاد
گذشت ورفت و ببرد از جهان دل غمخور.
ناصرخسرو.
یعقوب هم به دیده ٔ معنی بود ضریر
گر مهر یوسفی به یهودا برافکند.
خاقانی .
چو یعقوبم ار دیده گردد سفید
نبُرّم ز دیدار یوسف امید.
سعدی (بوستان ).
نشان یوسف گم گشته می دهد یعقوب
مگر ز مصر به کنعان بشیر می آید.
سعدی .
- آل یعقوب ؛ فرزندان حضرت یعقوب که بر یوسف ستم کردند. بنی اسرائیل :
نه یوسف که چندان بلا دید و بند
چو حکمش روان گشت و قدرش بلند
گنه عفو کرد آل یعقوب را
که معنی بود صورت خوب را.
سعدی (بوستان ).
... ادامه
1949 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی] [قدیمی]
مختصات: (یَ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم خاص اشخاص
آواشناسی: ya'qub
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 188
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
jacob
ترکی
yakup
فرانسوی
jacob
آلمانی
jacob
اسپانیایی
jacob
ایتالیایی
giacobbe
عربی
يعقوب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "یعقوب" در زبان فارسی به عنوان یک نام خاص استفاده می‌شود و قواعد نگارشی مرتبط با آن به شرح زیر است:

  1. حرف بزرگ: در ابتدای نام‌های خاص مانند "یعقوب"، حرف اول همیشه با حرف بزرگ نوشته می‌شود.

  2. نوشتار صحیح: کلمه "یعقوب" به این شکل نوشته می‌شود و از لحاظ هجایی به صورت "ی‌ع‌قوب" خوانده می‌شود.

  3. نقش دستوری: "یعقوب" به عنوان اسم علم (در این مورد، اسم یک پیامبر) به کار می‌رود و می‌تواند در جملات به‌عنوان فاعل، مفعول یا دیگر نقش‌های دستوری حاضر شود.

  4. کاربرد صحیح: در متون ادبی یا دینی، هنگامی که از "یعقوب" صحبت می‌شود، ممکن است او را در کنار دیگر پیامبران نام برده و توصیفاتی از شخصیت یا داستان‌های مربوط به او آورده شود.

  5. اعراب گذاری: به لحاظ اعراب‌گذاری، اگر بخواهید عیناً آن را بنویسید، ممکن است به شکل "یَعقُوب" نوشته شود، ولی در نگارش عادی معمولاً از اعراب‌گذاری صرفنظر می‌شود.

به طور کلی، قواعد و نگارش کلمه "یعقوب" شامل نوشتن صحیح، رعایت حروف بزرگ و استفاده درست از آن در جملات است.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. یعقوب تصمیم گرفت تا در مسابقهٔ دو شرکت کند و بهترین عملکرد خود را به نمایش بگذارد.
  2. یعقوب همیشه به داستان‌های تاریخی علاقه‌مند بود و هر هفته کتاب‌های جدید می‌خواند.
  3. در روز تولد یعقوب، دوستانش یک جشن Surprise برای او ترتیب دادند و او را شگفت‌زده کردند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری