جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
لطفا در ایجاد سرویس های جدید لام تا کام همراه ما باشید. شرکت در نظرسنجی


0
0
756
اطلاعات بیشتر واژه
واژه ابلق
معادل ابجد 133
تعداد حروف 4
تلفظ 'ablaq
نقش دستوری صفت
ترکیب (صفت) [معرب، مٲخوذ از فارسی: آبله] ‹ابلک›
مختصات (اَ لَ) [ ع . ] (ص .)
آواشناسی 'ablaq
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت‌نامه دهخدا
نمایش تصویر ابلق
پخش صوت

ابلق . [ اَ ل َ ] (ع ص ، اِ) بعض لغت نامه نویسان فارسی این کلمه را معرب ابلک فارسی گفته اند لکن لغویون عرب اشاره ای بدان نکرده اند. دورنگ :
خاصه هنگام بهاران که جهان خوش گشته ست
آسمان ابلق و روی زمی ابرش گشته ست .
منوچهری .
|| رنگی سفید که با آن رنگ دیگر باشد. (زوزنی ). || چپار. خلنگ . خلنج . پیس . پیسه . نر پیسه .(منتهی الارب ). || سیاه و سفید. || از خیل بمنزله ٔ ابقع است از مرغان و سگان . اسب که دو رنگ دارد یکی سپید و دیگر هر رنگ که باشد. (تاج از مؤید). خنگ زیور. مؤنث : بَلْقاء. ج ، بُلق :
نشست از بر ابلق مشک دم
جهنده سرافراز و روئینه سم .
فردوسی .
بدو گفت کردوی کای شهریار
نگه کن بدان گرد ابلق سوار.
فردوسی .
چنین گفت گستهم کای شهریار
برآنم که آن مرد ابلق سوار
برادرْم بندوی جنگ آور است
همان یارش از لشکری دیگر است .
فردوسی .
|| مجازاً، روزگار. زمانه . تصاریف دهر. صروف لیل و نهار. و گاه از آن به ابلق ایام و ابلق چرخ و ابلق فلک تعبیر کنند، بمناسبت سفیدی روز و سیاهی شب :
ای تاخته شصت سال زیرت
این مرکب بی قرار ابلق .
ناصرخسرو.
یکی بی جان و بی تن ابلق اسبی کو نفرساید
بکوه و دشت و دریا بر همی تازد که ناساید.
ناصرخسرو.
دهر ابلق است وعرصه ٔ خاکی مصافگاه
منشین بر او گرت نه سر زخم خوردن است .
مجیرالدین بیلقانی .
اگر ابلق دهر در زین کشی
وگر خنگ چرخت جنیبت کشد...
شرف الدین علی یزدی .
- ابلق ، سنجاب ابلق ؛ سنجاب دورنگ :
نمود پوشن و جوشن ز پشت شیر و پلنگ
شده بتوسن ابلق سوار هر صفدر.
نظام قاری .
در آن قتال دله صدر روی گردانید
بداد ابلق سنجاب پشت و کرد حذر.
نظام قاری .
امیران ارمک سلاطین اطلس
گزیده ز سنجاب ابلق مراکب .
نظام قاری .
- طلب ابلق عقوق ؛ طلب محال ، چه عقوق به معنی باردار است و ابلق نر باشد :
ور زو نزاد بچه ٔ راحت عجب مدار
کابلق اگر یکی ست وگر صد، سترون است .
مجیر بیلقانی .
|| در تداول فارسی ، پر دورنگی که سرهنگان و سران غوغا و جوانان شنگ بر طرف کلاه زدندی زینت را.
- با زنگ و اَبلق ؛ تعبیری است مثلی ، بتعریض و سخریه ، با لباس و سلاح و دیگر چیزها.
1- دورنگ، دومايه، سفيدوسياه 2- روزگار، زمانه 3- خلنگ
piebald,particoloured,particolored,pied
أبقع
ablak
ablaq
ablaq
ablaq
ablaq

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "ابلق" در زبان فارسی به معنای «دارای نوارها یا لکه‌های سیاه و سفید» به کار می‌رود و بیشتر در مورد حیواناتی مانند اسب‌ها، که دارای این نوع رنگ‌بندی هستند، استفاده می‌شود. در اینجا برخی از قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه را بررسی می‌کنیم:

  1. نوع کلمه: "ابلق" یک صفت است و به عنوان توصیفی برای اسم‌ها به کار می‌رود.

  2. نقطه‌گذاری: در صورت استفاده از این کلمه در جملات، رعایت قواعد نقطه‌گذاری مناسب ضروری است. به عنوان مثال، اگر این کلمه در ترکیب با اسم دیگر به کار رود، باید با ویرگول یا سایر نشانه‌های نگارشی منطبق باشد.

  3. ترکیب با اسم: "ابلق" معمولاً با اسم‌های خاص و عمومی ترکیب می‌شود، مانند "اسب ابلق" یا "گوسفند ابلق".

  4. برجسته‌سازی: در متون علمی یا ادبی، اگر بخواهید "ابلق" را برجسته کنید، می‌توانید از علائم نگارشی مانند italics یا bold استفاده کنید (در نوشتار غیررسمی).

  5. استفاده‌ی مجازی: در برخی متون، ممکن است از این کلمه به صورت مجازی استفاده شود و به معنای وجود تضاد یا تفاوت در جنبه‌های مختلف اشاره کند.

اگر سوال خاصی درباره‌ی استفاده از کلمه "ابلق" دارید یا می‌خواستید مثال‌های بیشتری ببینید، لطفاً بفرمایید.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی