جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: ابهل .[ اَ هََ / اُ هَُ / اَ هَُ / اِ هَِ ] (ع اِ) وهل .صفینه . و آن نوعی از عرعر و سرو کوهی و کوکلان و ورس و ارس و اورس است و ثمر آنرا تخم وهل و جوزالابهل خوانند. و آن درختی است بزرگ که برگش به گز (طرفا) و بارش به نبق ماند و جوهری او را بغلط عرعر شمرده است . (قاموس ). و آن بر دو صنف است قسمی برگش چون برگ سرو با خار بسیار و کوتاه و قسمی به برگ مانند طرفا و طعمش چون طعم سرو . (شیخ الرئیس ابوعلی سینا). و ربنجنی گوید: ابهل چیزیست که زنان خورند تا بچه بیفکنند. و در تاج العروس به نقل از تهذیب گوید: ابهل غرب است که قطران از آن گیرند - انتهی . و دمشقی گوید: قسمی درخت است با بوئی تیز و آن به لُبنان بسیار باشد. و دانه ٔ آنرا حب العرعر گویند . (منتهی الارب ). و صاحب غیاث اللغات گوید: ابهل تخم سرو کوهی است که بهندی هاوبیر نامند : بکوهستان نمتک و نلک و ابهل به اندر باغ ناکس از به و گل . لطیفی . و داود ضریر انطاکی گوید: ابهل ، بیوطس یونانی است و آن قسمی از عرعار و یا خود عرعار میباشد. بعضی اقسام آن مانندطرفا صغیرالورق و برخی اقسام آن مانند سرو کبیرالورق است و حجم آن به نبق نزدیک و رنگ آن سرخ است و چون بکمال رسد رنگ آن سیاه گردد و ورق ورق و خرد گردد مانند نشاره و خاک اره ٔ سیاه در داخل آن هسته ها و استخوان مختلف الحجم است و آن شیرین و گس و تند است بهترین آن محکم ترین آن است که تازه و سیاه باشد و غش ّ آن با سرو کنند و سپس خواص طبی آنرا شرح میدهد. رجوع به تذکره ٔ اولی الألباب داود ضریر انطاکی چ مصر جزء اول ص 36 شود. abhl oda abhl abhl abhl abhl abhl
کلمه "ابهل" در زبان فارسی به معنای "کمفروغ" یا "کم نور" یا "هالهای از تاریکی" است و بهکاربردهای مختلفی اشاره دارد. در قواعد فارسی و نگارشی، این کلمه به عنوان یک صفت به کار میرود و معانی خاصی در متون شعری و ادبی دارد. در اینجا چند نکته دربارهٔ استفاده و نگارش آن آورده شده است:
معنی و کاربرد: ابهل به عنوان صفت به چیزهایی اطلاق میشود که نور کمتری دارند یا در حالتی تاریک و غیرشفاف قرار دارند. از آن میتوان بهعنوان یک توصیف در ادبیات استفاده کرد.
صرف و نحوهی استفاده: این کلمه به فرمهای مختلفی صرف نمیشود و به صورت ثابت به کار میرود. در جملات میتوان آن را به عنوان صفت به کار برد. مانند: "این شب ابهل بود." یا "سایههای ابهل بر دیوار افتاده بودند."
نکات نگارشی:
کلمه باید به درستی نوشته شود و بهطور صحیح و بدون اشتباهات املایی استفاده شود.
به یاد داشته باشید که اگر جملهی شما شامل کلمات و عبارات دیگری است که از نظر نحوی پیچیده هستند، باید به توافق و هماهنگی آنها با ابهل توجه داشته باشید.
استفاده در شعر و ادب: این کلمه میتواند بهویژه در شعر و نثر ادبی استفاده شود تا حس و حال خاصی را منتقل کند. مثالهایی از شعرهایی که مفاهیم ابهام و غمگینی را به تصویر میکشند میتواند شامل این کلمه باشد.
با رعایت این نکات، میتوانید بهدرستی از کلمه "ابهل" در نوشتههای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
در روزی آفتابی و خوشایند، ابهل خوشحالی در چهره همه مردم دیده میشد.
وقتی ابهل جمعیت در مراسم آغاز شد، شور و هیجان لحظهای فراموشنشدنی را ایجاد کرد.
صدای ابهل ورزشکاران در میدان، نشان از موفقیت و اتحاد آنها در رقابت داشت.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر