detection
license
98
1667
100
معنی کلمه detection
معنی واژه detection
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| واژه | detection | ||
| تعداد حروف | 9 | ||
| نوع | n | ||
| تلفظ آمریکایی | /dəˈtekʃn̩/ | ||
| تلفظ انگلیسی | /dɪˈtekʃn̩/ | ||
| مترادفات | detecting, detective work, sleuthing | ||
| منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
| نمایش تصویر | معنی detection | ||
| پخش صوت | |||
(Noun) ردیابی، کشف، بازیابی، بازرسی، تفتیش، اکتشاف
(Noun) یافت، کشف
[کامپیوتر]: کشف .
[الکترونیک]: آشکار سازی فرایند تبدیل سیگنال حامل « آر اف» به شکل قابل شنیدن یا دیدن . اگر حامل مدوله نشده باشد ، نتیجه ی آشکار سازی یک ولتاژ « دی سی» است که روی موج سنج دیودی خود را نشان می دهد. چنانچه حامل مدوله شده باشد ، سیگنال مدوله سازی در خروجی یه دست می آید و به عمل اغلب مدوله زدایی گفته می شود. [الکترونیک]: آشکار سازی
