diffuse
licenseمعنی کلمه diffuse
معنی واژه diffuse
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | diffuse | ||
تعداد حروف | 7 | ||
نوع | (Verb - use participle), (Adjective), (Adverb) | ||
تلفظ آمریکایی | /dəˈfjuːs/ | ||
تلفظ انگلیسی | /dɪˈfjuːz/ | ||
مترادفات | circulate, circularize, circularise, distribute, disseminate, propagate, broadcast, spread, disperse, pass around | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی diffuse | ||
پخش صوت |
منتشر شده، پراکنده، پخش شده، افشانده، افشاندن، پخش کردن، (مجازا) منتشر کردن
پخش کردن
[کامپیوتر]: بخش کردن ؛ پراکنده کردن - یک فیلتر عکس رنگی که رنگها را به طور اتفاقی بخش می کند. اگر درجه یپراکنده سازی را- به طور نسبی - بالا تنظیم کنید ، یا فرایند فیلتر را تکرار کنید ، تأثیر پذیری تصویر بیشتر می شود.