diffusion
licenseمعنی کلمه diffusion
معنی واژه diffusion
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | diffusion | ||
تعداد حروف | 9 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /dəˈfjuːʒn̩/ | ||
تلفظ انگلیسی | /dɪˈfjuːʒn̩/ | ||
مترادفات | dispersion, dispersal, dissemination | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی diffusion | ||
پخش صوت |
(Noun) ریزش، افاضه، (مجازا) انتشار، پخش
(Noun) پخش، پخش شدگی
[کامپیوتر]: نفوذ
[الکترونیک]: پخش ؛ نفوذ 1. پاشیدگی ذرات ، معمولاً به شکل گاز در حجم واحدی نظیر محفظه ، اتاق ، ساختمان یا منطقه .2. فرایندی در دماهای بالا که طی آن اتمهای دهنده یا پذیرنده به منظور تغییر مشخصات الکتریکی نیمرسانا در ساختار بلوری آن توزیع می شوند. ابن فرایند در کوره نفوذ و معمولاً در دماهای بین 850 تا 1150 دره سلیسیوس انجام می شود . نفوذ دهنده ها و پذیرنده ها در یک تراشه ی نیمرسانا منجر به تشکیل پیوند پی ان می شود. [الکترونیک]: نفوذ ، پخش
[عمران و معماری]: انتشار [عمران و معماری]: پخش [عمران و معماری]: پخشیدگی [عمران و معماری]: نفوذ [عمران و معماری]: پراکندگی [عمران و معماری]: افشانه