جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

drift

معنی: توده باد آورده، جسم شناور، برف بادآورده، معنی،مقصود، جریان اهسته، جمع شدن، توده شدن، بی اراده کار کردن، بی مقصد رفتن، دستخوش پیشامد بودن، یخرفت
راندگی
[کامپیوتر]: تغییر در خروجی یک مدار الکتریکی
[الکترونیک]: رانش ، سوق دهی 1.تغییرات کند در برخی از مشخصات یک قطهعه یا وسیله نظیر بسامد ف جریان توازن ، جهت ( مثلاًدر ژیروسکوپ ) ، یا مسیر مطلوب حرکت . تغییرات دما یکی از عوامل متداول ایجاد تغییر در بسامد یا توازن مدارهاست 2. حرکت باربرها در نیمرسانا تحت تاثیر ولتاژ اعمال شده به آن 3. تغییراتی که به تدریج در ولتاژآفست و جریانهای آفت تقویت کننده عملیاتی ظاهر می شود . [الکترونیک]: رانش
[عمران و معماری]: دانه [عمران و معماری]: انحراف [عمران و معماری]: تغییر مکان جانبی [عمران و معماری]: رانش جانبی [عمران و معماری]: یخرفت [عمران و معماری]: انباشتگی
... ادامه
273 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: دیکشنری انگلیسی به فارسی
معادل ابجد: 0
شمارگان هجا:
move about aimlessly or without any destination, often in search of food or employment; "The gypsies roamed the woods"; "roving vagabonds"; "the wandering Jew"; "The cattle roam across the prairie"; "the laborers drift from one town to the next"; "They ro

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری