drop
license
98
1667
100
معنی کلمه drop
معنی واژه drop
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | drop | ||
تعداد حروف | 4 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Adverb) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈdrɑːp/ | ||
تلفظ انگلیسی | /drɒp/ | ||
مترادفات | spend, expend | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی drop | ||
پخش صوت |
ژیگ، قطره، چکه، نقل، اب نبات، از قلم انداختن،افتادن، چکیدن، رهاکردن، انداختن، قطع مراوده
افت، سقوط
[کامپیوتر]: سقوط ؛ افت ؛ محل یک ترمینال راه دور در شبکه فاصله میان بالا و پایین یک ورق از لوازن التحریر کامپیوتری
[الکترونیک]: افت
[عمران و معماری]: قطره [عمران و معماری]: شیبشکن [عمران و معماری]: آبشار [عمران و معماری]: آبشکن [عمران و معماری]: پله