جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
مجله موفقیت عرشیانی ها رو بخون و نظربده تا تو هم برنده بشی لینک ثبت نام


0
0
312
اطلاعات بیشتر واژه
واژه early
تعداد حروف 5
نوع r
تلفظ آمریکایی /ˈɝːli/
تلفظ انگلیسی /ˈɜːli/
مترادفات ahead of time, too soon
منبع دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر early
پخش صوت

(Adjective) (ملاقات، حضور) به‌موقع، به هنگام، سر وقت، (اقدام) سریع، زود، (میوه) پیش‌رس، نوبر، (مرگ) زودرس، پیش از موقع، (متن، اثر) کهن، قدیمی، پیشین، (تاریخ) باستانی، کهن، (انسان، کلیسا و غیره) اولیه، نخستین، آغازین، (صبح، بهار و غیره) اوایل، آغاز، ابتدا - in early spring - در اوایل بهار - from an early age - از کودکی - in one's early youth - در اوایل جوانی، در عنفوان شباب - in early life - در اوایل زندگی - the early part of - ابتدای، اوایل - early in the year - در اوایل سال - early in the book - در اوایل کتاب - early in (one's) life - در جوانی، در اوانِ زندگی - earlier on - قبلا، پیش از این، پیشترها
(Adverb) زود، زودتر، پیش از موقع، به‌زودی - it's early - زود است - be early - زود آمدن - an early riser - سحرخیز - early rising - سحرخیزی - an early bird - (محاوره، به شوخی) سحر خیز - (proverb) the early bird gets/catches the worm. - سحرخیز باش تا کامروا باشی - It's too early. It's early days (yet).

before the usual time or the time expected; "she graduated early"; "the house was completed ahead of time"

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی