جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.
v. t. - Any combination or compound of metals fused together; a mixture of metals; for example, brass, which is an alloy of copper and zinc. But when mercury is one of the metals, the compound is called an amalgam. v. t. - The quality, or comparative purity, of gold or silver; fineness. v. t. - A baser metal mixed with a finer. v. t. - Admixture of anything which lessens the value or detracts from; as, no happiness is without alloy. v. t. - To reduce the purity of by mixing with a less valuable substance; as, to alloy gold with silver or copper, or silver with copper. v. t. - To mix, as metals, so as to form a compound. v. t. - To abate, impair, or debase by mixture; to allay; as, to alloy pleasure with misfortunes. v. t. - To form a metallic compound.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر