embedded system
licenseمعنی کلمه embedded system
معنی واژه embedded system
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | embedded system | ||
تعداد حروف | 14 | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی embedded system | ||
پخش صوت |
[کامپیوتر]: سیستم تعبیه شده کامپیوتری که بخشی از ماشین بزرگی از نوع دیگر را شکل می دهد . ریز پردازنده ای که یک اتومبیل را کنترل می کند . نمونه ای از این سیستم است . معمولاً سیستم های عبیه شده ( درونی ) باید بسیار قابل اعتماد باشند و به سرعت پاسخ دهند ( درست هنگام وقوع حوادث ) نگاه کنید به real time programming , microcontroller . [کامپیوتر]: سیستم درونی .