encryption
licenseمعنی کلمه encryption
معنی واژه encryption
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | encryption | ||
تعداد حروف | 10 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /enˈkrɪpʃən/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ɪnˈkrɪpt/ | ||
مترادفات | encoding | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی encryption | ||
پخش صوت |
(Noun) پنهانی کردن
[کامپیوتر]: سری کردن ، به رمز در آوردن - تبدیل اطلاعات به رمز ( کد ) تا دیگران نتوانند آن را بخوانند . یک کلید رمز یا کلمه ی عبور لازم است تا اطلاعات مورد نظر رمزگشایی شود. [کامپیوتر]: پنهان کردن ، رمز دار کردن ، سری کردن .
[الکترونیک]: رمز بندی به رمز در آوردن سیگنال های دیداری،شنیداری ، یا داده ها با استفاده از مدارهای رمزگذار مخصوص و به منظور جلوگیری از دریافت غیر مجاز آنها .رمزگشایی با معکوس کردن روند رمزگذاری انجام می گیرد.