engine
license
98
1667
100
معنی کلمه engine
معنی واژه engine
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| واژه | engine | ||
| تعداد حروف | 6 | ||
| نوع | n | ||
| تلفظ آمریکایی | /ˈendʒən/ | ||
| تلفظ انگلیسی | /ˈendʒɪn/ | ||
| مترادفات | locomotive, locomotive engine, railway locomotive | ||
| منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
| نمایش تصویر | معنی engine | ||
| پخش صوت | |||
(Noun) ماشین، ماشین بخار، موتور، اسباب، الت، ذکاوت، تدبیرکردن، نقشه کشیدن
(Noun) موتور، ماشین
[کامپیوتر]: موتور - 1- بخشی از برنامه ی کامپیوتری که تکنیک خاصی را پیاده سازی می کند. نگاه کنید به inference engine, MonteCarlo engine, search engine . 2. مکانیسم چاپی در چاپگر لیزری بدون مدار کنترلی کامپیوتری . بسیاری از چاپگرها موتوری را که ساخت شرکت Canon ژاپی است ، به کار می برند. [کامپیوتر]: ماشین ، موتور .
[الکترونیک]: ماشین ، موتور
