engineer
license
98
1667
100
معنی کلمه engineer
معنی واژه engineer
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | engineer | ||
تعداد حروف | 8 | ||
نوع | (Noun), (Verb - transitive) | ||
تلفظ آمریکایی | /ndʒəˈnɪr/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˌendʒɪˈnɪə/ | ||
مترادفات | mastermind, direct, organize, organise, orchestrate | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی engineer | ||
پخش صوت |
مهندسی کردن، اداره کردن، طرح کردن و ساختن، مهندس
مهندس
[الکترونیک]: مهندس فردی که تجارب و آموزشهای لازم برای انجام وظایف تخصصی در شاخه ای از مهندسی دارد . عموماً مهندس با طراحی،ساخت،عملکرد ونظارت سروکار دارد ،در حالی که دانشمند در جستجوی مواد جدید ،اصول جدید ، و یافته های جدید است [الکترونیک]: مهندس
[عمران و معماری]: مهندس