entrance
licenseمعنی کلمه entrance
معنی واژه entrance
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | entrance | ||
تعداد حروف | 8 | ||
نوع | (Noun), (Verb - transitive) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈentrəns/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ɪnˈtrɑːns/ | ||
مترادفات | spellbind | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی entrance | ||
پخش صوت |
مدخل
(. n )درون رفت، ورودیه، اجازه ورود، حق ورود،دروازه دخول، ورود، مدخل، بار، درب مدخل، اغاز(. vt )مدهوش کردن، دربیهوشی یا غش انداختن، (مج)ازخود بیخودکردن، زیادشیفته کردن
[عمران و معماری]: مدخل [عمران و معماری]: ورود [عمران و معماری]: ورودی [عمران و معماری]: محل ورود