ether
license
98
1667
100
معنی کلمه ether
معنی واژه ether
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | ether | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈiːθər/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈiːθə/ | ||
مترادفات | quintessence | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی ether | ||
پخش صوت |
(Noun) (بعقیده قدما) عنصراسمانی، اتر، اثیر، جسم قابل ارتجاعی که فضا وحتی فواصل میان ذرات اجسام را پرکرده و وسیله انتقال روشنایی و گرما میشود، مایع سبکی که از تقطیر الکل و جوهر گوگردبدست میایدو برای بیهوش کردن اشخاص بکار می رود