feedback
licenseمعنی کلمه feedback
معنی واژه feedback
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | feedback | ||
تعداد حروف | 8 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈfiːdˌbæk/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈfiːdbæk/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی feedback | ||
پخش صوت |
(Noun) پسخورد، بازخورد، پس خوراند
(Noun) (محاوره) نظر، اظهار نظر، واکنش
[کامپیوتر]: پس خورد . بازخورد هنگامی که دستگاه کنترلی ، با استفاده از اطلاعات مربوط به وضعیت جاری سیستم ، عمل کنترلی بعدی را تعیین کند . این پدیده روی می دهد . مثلاً هنگامی که ترموستات دمای خانه را کنترل می کند . لازم است تا دمای کنونی خانه را قبل از خاموش یا روشن کردن کوره بداند . از این رو ، اطلاعات مربوط به دما ، به درون دستگاهی که دما را کنترل می کند . ( بازخورد ) داده می شود . [کامپیوتر]: بازخورد ؛ پس خورد
[الکترونیک]: پسخورد؛ بازخورد برگشت بخشی از خروجی یک مدار یا قطعه به ورودی آن ، در پسخورد مثبت ، سیگنال برگشتی با ورودی همفاز است و موجب تقویت آن می شود اما در عین حال ممکن است مدار را دچار نوسان کند. در پسخورد منفی ، سیگنال برگشتی 180 درجه با ورودی اختلاف فاز دارد و تقویت را کم می کند اما در عین حال موجب پایداری عملکرد مدار و کاهش نویز و اعوجاج می شود. [الکترونیک]: پسخورد ، پسخور