analog
licenseمعنی کلمه analog
معنی واژه analog
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | analog | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | a | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈænəlɔːɡ/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈænəlɒɡ/ | ||
مترادفات | analogue, linear | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی analog | ||
پخش صوت |
(Noun) مانند، نظیر، شباهت، شی قابل قیاس، (فلسفه) لغت متشابه
(Noun) قیاسی
[کامپیوتر]: آنالوگ . قیاسی - نمایش داده به شکلی غیر از بیتهای دودویی . تصویری که یک دوربین یا اسکنر می گیرد و صدایی که یک میکروفن دریافت می کند نمونه های داده آنالوگ هستند که باید به 0 و 1 تبدیل شوند تا در کامپیوتر ذخیره گردند .
[کامپیوتر]: قیاسی ؛ آنالوگ .
[الکترونیک]: قیاسی ؛ آنالوگ نمایش پیوسته ی پدیده های فیزیکی به صورت نمودار نقاط دامنه بر حسب زمان که در آن هر نقطه به صورت نامحسوس در نقطه ی بعد ادغام شده است . [الکترونیک]: قیاسی ( آنالوگ )