format
licenseمعنی کلمه format
معنی واژه format
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | format | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Verb - transitive), (Adverb) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈfɔːrˌmæt/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈfɔːmæt/ | ||
مترادفات | formatting, data format, data formatting | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی format | ||
پخش صوت |
قطع، اندازه شکل، نسبت
قالب، هیئت، قالب بند ی کردن
[کامپیوتر]: قالب ، قالب سازی ، فرمت هر نوع آرایش اطلاعات ، به نوعی که قرار است ذخیره یا نمایش داده شود . کلمه ی format اشاره به موارد مختلف و متعدد مربوط به امپیوتر است . سه اربرد رایج این کلمه عبارتند از : 1 قالب ( فرمت ) یک فایل ( با هر رسانه ی ذخیره ) که به نحوه ی ذخیره ی اطلاعات در آن اشاره می کند . نگاه کنید به file format . دو - قالب بندی یک دیسک یا نوار به معنای ضبط الگویی از علائم مرجع بر روی آن است . یک دیسک یا نوار جدید ف قبل از استفاده باید قالب بندی ( فرمت ) شود . مگر آنکه در کارخانه این کار انجام شده باشد . قرمت کردن یک دیسک یا نوار تمام اطلاعات روی آن را پاک می کند . 3. در زبان فرترن ، جمله ی FORMAT ، بیانگر شکلی است که اقلامی اطلاعاتی ، به ویژه اعداد باید در آن شکل خوانده یا نوشته شوند . نگاه کنید به FORTRAN چهار - در برنامه ی صفحه گسترده ، فرمت یک سلول چگونگی ظهور خروجی را معین می کند . [کامپیوتر]: قالب بندی ؛ الگو ؛ قالب ؛ قالب بندی کردن ؛ فرمت کردن [کامپیوتر]: فرمان FORMAT.
[الکترونیک]: قالب ؛ فرمت آرایش از پیش معین اطلاعات روی یک فرم ، کاغذ ، پرونده یا پیام . [الکترونیک]: قالب ، فرمت ، پیکر بندی