framework
licenseمعنی کلمه framework
معنی واژه framework
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | framework | ||
تعداد حروف | 9 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈfreɪˌmwərk/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈfreɪmwɜːk/ | ||
مترادفات | fabric | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی framework | ||
پخش صوت |
(Noun) چوب بست، چهارچوبه، کالبد، استخوان بندی، بدنه
(Noun) استخوان بندی، چارچوب
[کامپیوتر]: بسته نرم افزاری ساخت ASHTON-TATE که پردازش کلمه و مدیریت پایگاه داده و صفحه گسترده و ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم می کند
[الکترونیک]: طرح کلی ، استخوان بندی
[عمران و معماری]: قاببندی [عمران و معماری]: تیر پایه [عمران و معماری]: تیر ریزی