free field
license
98
1667
100
معنی کلمه free field
معنی واژه free field
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | free field | ||
تعداد حروف | 9 | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی free field | ||
پخش صوت |
[الکترونیک]: میدان آزاد میدانی که آثار مرزی آن در ناحیه ی مورد نظر ناچیز است. جسم واقع در میدان صدای آزاد اثر اختلالی ثابتی رابه عنوان مرز خواهد داشت مگر اینکه امپدانس آکوستیک جیم با امپدانس آکوستیکی محیط تطبیق شده باشد.
[عمران و معماری]: میدان آزاد