fuzzy
license
98
1667
100
معنی کلمه fuzzy
معنی واژه fuzzy
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | fuzzy | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | s | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈfəzi/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈfʌzi/ | ||
مترادفات | fuzzed | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی fuzzy | ||
پخش صوت |
(Adjective) کرکی، ریش ریش، پرزدار، خوابدار، تیره (Adjective) کرکی، ریش ریش، پرزدار، خوابدار، تیره (Adjective) کرکی، ریش ریش، پرزدار، خوابدار، تیره